سیستم‌های پیچیده – هفده – چرا تک‌همسری؟

این که چرا تک‌همسری رواج پیدا کرده، خیلی مورد مطالعه بوده و توضیح‌های مختلفی در مورد علت‌اش ارایه شده. برای نمونه یک توضیح اینه که با ظهور مسیحیت، چندهمسری از بین رفته و یک توضیح دیگه اینه که چون چندهمسری تعادل تعداد افراد از هر جنس رو به هم می‌زده، کم‌کم حذف شده. اما یکی از توضیح‌های جالب از لارا فورتوناتو در انستیتو سانتافه است. این توضیح بیش‌تر با دید تئوری بازی‌ها ارایه شده و حدودش چنین چیزیه: هم مرد و هم زن به صورت تکاملی استراتژی‌ای رو انتخاب می‌کنن که بیش‌ترین منفعت رو براشون داشته باشه. یک مرد برای این که اموال‌اش رو برای بچه‌هاش به ارث بگذاره، می‌خواد مطمئن باشه که همه‌ی اون بچه‌ها، بچه‌های خودش هستن و لازمه‌اش اینه که زنش بهش وفادار بوده باشه. از اون طرف هم زن حاضره به شوهرش وفادار باشه به شرط این که بدونه اموال شوهرش به بچه‌هاش می‌رسن. در این حال مرد تک‌همسری پیشه می‌کنه و زن هم وفاداری. نتیجه این می‌شه که تک‌همسری مرد و وفاداری زن وضعیته که منافع هر دو نفر رو تامین می‌کنه. به عبارت دیگه، در این توضیح، انگیزه‌ی اصلی برای تک‌همسری و وفاداری، وراثت و منافع بچه‌ها بوده و نه اخلاق و یا مذهب و یا تعادل تعداد جنس زن و مرد در جامعه. برای جزییات بیش‌تر، این‌جا رو بخونین.

14 thoughts on “سیستم‌های پیچیده – هفده – چرا تک‌همسری؟”

  1. خیلی جالب بود روزبه. حالا ببین بعضی ها که ازدواج می کنند اما نمی خواهند بچه دار شوند آبروی ما رو که اینقدر منفعت طلب و خودخواه هستیم می خرند! این آدمهای مثال نقض احتمالا منفعتی که از ازدواج نصیبشون میشه همین کنار هم بودن و احساس تعلق خاطر داشتن به همدیگره.
    در این ارتباط به مطلب دیگری برخورده بودم در توضیح کتاب “ژن خودخواه” نوشته ریچارد داوکینز و تئوری بسیار جالبی که بر پایه این اثر گسترش پیدا کرده با عنوان تئوری meme.

    http://en.wikipedia.org/wiki/The_Selfish_Gene

    An organism is expected to evolve to maximize its inclusive fitness — the number of copies of its genes passed on globally (rather than by a particular individual). As a result, populations will tend towards an evolutionarily stable strategy. The book also coins the term meme for a unit of human cultural evolution analogous to the gene, suggesting that such “selfish” replication may also model human culture, in a different sense. Memetics has become the subject of many studies since the publication of the book.

  2. حالا چرا برای مرد واژه تک همسری و برای زن وفاداری رو استفاده کرده؟!! در حالیکه چند همسری به طور کلی شامل هر دو جنس می شه و وفاداری بار اخلاقی داره!

  3. سوال آزاده سوالی بود که برای من هم مطرح شد. تازه، زن میتونه اصلا وفادار نباشه و همچنان در رابطه تک‌همسری باشه.

  4. امشال درست می گه . و سوال بعدی این می شه که تحقیق مورد نظر دقیقن داره در مورد چی حرف می زنه؟ چند همسری قانونی یا روابط جن سی موازی؟
    روابط جن سی موازی اونقدرها هم منقرض نشده و بسته به جوامع مختلف متناسب با تعداد زیادی پارامتر دیگه کم و بیش وجود داره و به نظرم به طور کلی از جوامع بشری قابل حذف نیست. پس موضوع تحقیق نمی تونه به اصطلاح “وفاداری” باشه و اینها خواستن بدونن چرا تک همسری به عنوان یک فرم ظاهری به صورت یک قانون غالب در جوامع در اومده (البته که نه همه جوامع). به نظرم این سوال یک سوال عمیق نیست.
    مثلا من در این زمینه به قانون شرایط اولیه فکر می کنم و اینکه اگر در یکی دو نقطه از تاریخ به طور تصادفی تغییرات کوچیکی درشرایط ایجاد می شد لزومی نداشت وضعیت اینی باشه که الان هست و این بهمن به سمت دیگه ای حرکت کرده بود و سلسله اتفاقات پی در پی در تاریخ ما رو به نقطه دیگه ای برده بود.

    …دوستان لطفن حرف منو تصحیح کنن بحث رو ادامه بدن تا من بیام.
    شب به خیر

  5. در مورد این که چرا تک‌همسری برای مرد و وفاداری برای زن، فکر می‌کنم علت اصلی‌اش این بوده که مرد رو نون‌آور خانواده فرض کرده. در نتیجه تقارن نداشته که حالا بخواد شرایط هم تقارن داشته باشن.

    در مورد یکی دو تغییر در شرایط اولیه و این که الان در وضعیت دیگه‌ای بوده باشیم، من خیلی موافق نیستم. به نظرم وضعیت فعلی پایدار بوده که به این‌جا کشیده شده (دست کم در شرایط گفته شده این وضعیت پایدار بوده). در این مقاله هم کمابیش به این موضوع اشاره می‌کنه که این وضعیت منافع هر دو بازیکن رو فراهم می‌کرده و وضعیت پایداری بوده که جامعه به این سمت کشیده شده و در این‌جا مونده.

    یک مورد آخر هم در مطلب‌اش گفته بود که من توی متن نیاوردم (نقل به مضمون می‌کنم و امیدوارم که اشتباه نکرده باشم): در جاهایی مثل اروپا که زمین محدود بوده، تک‌همسری رواج پیدا کرده. از اون طرف در جایی مثل آفریقا که محدودیت زمین وجود نداشته، نیازی به تک‌همسری نبوده و چندهمسری رایج مونده. مثلا به این نقشه نگاه کنین:
    http://en.wikipedia.org/wiki/File:Map3.4Polygyny_compressed.jpg

  6. هومم…با استدلال عدم تقارن موافقم.
    ولی روزبه نظرتو در مورد موضوع تحقیق نگفتی. سوال این بود که قضیه قانونه یا عملکرد جوامع که ظاهرن فقط قانونه. در واقع خواستند تکامل و پیدایش این قانون تک همسری رو بررسی کنند نه چیزی که عملا داره در جوامع اتفاق می افته که از این نظر همچنان اعتقاد دارم موضوع تحقیق ارزش علمی چندانی نداره.

    مثلا خیلی جاها که مدتهاست قانون اجازه ثبت چند همسر رو هم نمیده داشتن معشوقه/معشوق (بیشتر برای مردها ) در خانواده های سطح بالا که چندسالی از تشکلیلشون گذشته کاملا عرفی و مجازه فقط ثبتش نمی کنند! و مثالهای اینچنین توی همین اروپا (به پیشتازی فرانسه) فراوونه.

    همینه که من فکر می کنم وجود قانون تک همسری با این که امروزه پایدار شده (چون الان دیگه بهمن شده نمی شه تکونش داد) ولی اگر یک پروانه ای یک جایی از تاریخ یک ور دیگه بال می زد به حالت پایدار دیگه ای می کشید.

    البته همینجوری آدم می تونه همچین نظراتی بر مبنای نظریه بازیها بده…خوراکه دیگه.

    این نقشه خیلی جالب بود. مثلا همجواری یک منطقه سفید با یک منطقه سبز تیره در قلب آفریقا.

    اینم جالبه شاید دیده باشی
    http://www.youtube.com/watch?v=u7HKmu3eMEk

  7. بعد اون نقشه هم که می گه اساسن خیلی هم فراگیر نشده…منبع اصلی به نظر می رسه مسیحیت بوده و جاهایی که مبلغ ها می رفتند…

  8. مگه تو چند زنی اموال شوهر به بچه ها نمی رسند؟

  9. من برداشتم این بود که این که تک‌همسری رایج شده، الزاما تاکیدش روی قانون نیست. مثلا همین که مرسوم شده و یا وارد ارزش‌های اجتماعی شده (الان به اصل مقاله دسترسی ندارم) منظور نظر بوده. یعنی کاری به قانون نداریم. حتا در جاهایی هم که بعضی مردها یا زن‌ها به صورت مخفیانه روابط خارج از ازدواج شکل می‌دن هم مطلب این مقاله نقض نمی‌شه. اون هم یک جور مخفیانه بیرون زدن از قرارداد بوده.

    این جوری بگم: دو نفر قرار می‌گذارن که هر دو به هم دیگه وفادار باشن که به این ترتیب به هرکدوم منافع مورد نظر برسه. یک جور منفعت جمعی در این قرار هست. در عین حال اگر یکی‌شون هم به صورت مخفیانه از این قرار بیرون بیاد، برای کسب منفعت بیش‌تر بوده. مثل این می‌مونه که دو نفر بازی prisoners dilemma رو دارن انجام می‌دن با این تفاوت که هر دو توافق کرده‌ان که استراتژی‌ای رو انتخاب کنن که نفع جمع رو بیشینه می‌کنه (یعنی هیچ کدوم با مامورها همکاری نکنن). در این حال هم نفع فردی یک نفر اینه که به شکل مخفیانه، با وجود این که قول همکاری به رفیقش داده، بیاد و به اون یکی خیانت کنه و با مامورها همکاری کنه. این جور نفع فردی‌اش رو بیش‌تر کرده در حالی که ضرر رسونده به اون کسی که قول همکاری رو باور کرده و با رفیقش همکاری کرده. این‌جا هم به نظر من همین‌طوره. کسی که در یک رابطه‌ی مشترک خیانت می‌کنه، در واقع قرار همکاری گذاشته و حالا داره به شکل مخفیانه (بدون قرار قبلی) یک استراتژی دیگه رو انتخاب می‌کنه که نفع‌اش رو باز هم بیش‌تر کنه (اما نفع فردی).

    در ادامه‌ی پاراگراف قبلی، این رو هم بگم که من نشنیده‌ام که جامعه‌ای باشه که روابط حالت انحصاری نداشته باشه و همه با هم توافق کرده باشن که روابط چندگانه ضد ارزش نباشه. در نتیجه احساس می‌کنم که احتمالا اون جامعه حالت پایداری نبوده که منافع همه رو چنان تضمین کنه که بخوان به شکل عرف جامعه چند ارتباطی (یا در حالت خاص چند همسری) رو به عنوان ارزش بپذیرن.

  10. یک مورد دیگه: در چندزنی اموال شوهر به بچه‌ها می‌رسن، اما سهم کم‌تری به بچه‌های هر زن می‌رسن. برای همین هم هست که زن ترجیح می‌ده تنها همسر شوهرش باشه که در نتیجه تمام اموال شوهرش «فقط» به بچه‌های خودش برسن.

  11. خوب ببین روزبه منم همینو می گم دیگه. مثل همین معمای زندانی ها نتیجه عملی بازی همکاری نیست، حتی اگر با هم قرار مدار بذارند و از این حرفا. قرارداد یک صورت ظاهریه که به دلایل تاریخی و مذهبی به جوامع تحمیل شده و همه تو رو دربایستی به دلیل تابو شدن حالت متضادش تاییدش می کنند و جوامعی که در طول تاریخ از این موج تبلیغی مسیحیت در امان موندن رسمن راه دیگه ای رو در پیش گرفتند.
    اینم جامعه ای که توش روابط حالت انحصاری نداره.
    http://www.youtube.com/watch?v=Vg9Lv224580&feature=related

    اصلا چرا راه دور بریم؟ تو همین ایران خودمون تا همین شصت هفتاد سال پیش چند زنی اصلا ضد ارزش نبود و مردم داشتند زندگی شون رو می کردند (پدر بزرگ خودم دو تا زن خوشحال داشت که خیلی هم با هم دوست بودند در واقع دومی رو اولی به زور براش گرفته بود!) تا زمانی که موج مدرنیته و ارتباط با دنیای مسیحی زده غرب شروع شد.

    به نظر من تاثیر غلبه فرهنگ سفیدپوستها به دنیا رو به دلیل برتری تکنیکی شون از انقلاب صنعتی به بعد به خصوص مدیای قدرتمدنشون رو اصلا نباید دست کم گرفت. آه از نهاد من بر میاد وقتی می بینم همچین ویدئو هایی که این بالا برات گذاشتم به این راحتی در دسترسه و حالا دیگه ساینتیست ها و توریستها می تونن توی هر گوشه ای از دنیا که در امان مونده بریزند و همه چیز رو خراب کنن.

  12. حالا خیلی هم به دنیای مدرن بد و بیراه نگم…حداقل خوبیش اینه که آدمها دیگه با این اطلاعاتی که به راحتی از همه جا و از همه مدل شیوه های زندگی در دسترسه دیدشون به زندگی باز تر می شه. یعنی باید بشه قاعدتن.

  13. To Aazadeh: the video was amazing and somehow confusing for me. I don’t have much to say, but I strongly suggest you contact the author (Laura Fortunato) and state your opinions.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *