در آنكارا هستم. اين سفر رو به صورت درويشي و تنها با يك كوله پشتي اومدم. تنها يك شلوار دارم و امشب همون يك دونه رو شستهام. شلوار خيس رو پنكه است و پنكه با شدت هرچه تمامتر در تلاشه كه خشكش كنه. تا وقتي كه شلوار خشك نشده در اتاق زنداني هستم. خداكنه هتل دچار حريق نشه.