به نظرم فرزندخواندگی یک نوع محک (benchmark) هست. اگر نمیتونین عشق رو بدون پشتوانهی غریزی (بیولوژیکی) نثار یک بچه بکنین، لطفا روی رابطه با فرزند بیولوژیکی اسمهایی مثل عشق نگذارین. شاید عبارتهایی مثل «شهوت ادامهی نسل از طریق تولید مثل» و یا «حرص برای نگهداشتن ژنها در استخر ژن» عبارتهای مناسبتری باشن.
مگه عشق چشه که نمیشه اسمش را اون گذاشت؟ نکنه برای عشق تقدس قائلی که نمیشه اون رو مساوی “حرص برای نگهداشتن ژنها در استخر ژن” خطاب کرد؟
توصیف تو فقط پیچیده کننده واقعیت است مگرنه عشق همین است که گفتی
به رامین: هممم… قبول! با این شرط که کسانی که روی اون موضوع اسم عشق رو میگذارن هم همین تعریف رو قبول کنن. وگرنه این که ما اسم عشق رو بر مبنای نیاز تکاملی بگذاریم و ملت اسم عشق رو بر مبنای یک امر فرازمینی غیرمادی بگذارن، و ادعا هم بکنن که خواستههای زیستی و مادی هیچ نقشی در اون عشقشون نداره، اختلاف درست میشه. اتفاقا به نکتهی خوبی اشاره کردی. صحبت من اینه که پشت مساله یک عامل همیشه حاضر خودخواهی هست، ولی خیلی از دوستان، وجود عامل خودخواهی رو به شدت رد میکنن.