تغییر دین برای من یک مسالهی خیلی شخصیه. یک چیزی تو مایههای عوض کردن مارک خمیردندون.
اگر در یک مکالمه به جای اسم دین اسم خمیردندون رو جایگزین کنیم، باز هم برای من فرقی نمیکنه: راستش من خمیردندون «داروگر» استفاده نمیکنم. البته قبلا استفاده میکردم، اما الان از خمیردندون «سیگنال» استفاده میکنم. امشب هم اومدم در مورد این تغییر مارک خمیردندونام صحبت کنم و شما رو قانع کنم که تصمیم درستی گرفتم. برای این موضوع با اجازهی همگی حدود یک ساعت وقت آقایون و خانوما رو میگیرم….
توضیح یک: دوستان کوتاه بیاین. یک چیزی میخواین که هر شب دندونهاتون رو بشورین، خب بشورین. دیگه دلیل این همه بحث و جدل و اصرار به قانع کردن دیگری رو نمیفهمم.
توضیح دو: به همین ترتیب، برخورد بعضی آدمها مثل این میمونه که من مدتها بخوام بحث کنم و شما رو قانع کنم که از مارک خمیردندونی استفاده کنین که من استفاده میکنم (و احتمالا شما هم تلاش برعکساش رو داشته باشین).
توضیح سه: در جمع دوستان گروهی هستن که بحثهای منظم بین اسلام و مسیحیت دارن. برای من چیزیه مانند سلسله بحثهایی پیرامون خمیردندانهای «داروگر» و «کرست» و معایب هرکدام.
البته به نظرم من این بحثها بیشتر شبیه به این است که آدم بهتر است تریاک مصرف کند یا حشیش. واقعیت این است که آدم بهترست از هر دو اجتناب کند.
میگم این دکمهٔ “لایک” تو فیس بوک هم چیز خوبیه، گاهی آدم زبانش قاصره از تمجید یا هر توضیح اضافی، وقتی خودت بسیار عالی گفتی!!Like :)
جالب این جاست که در این جدال اخلاق هم که “شاید” هدف اصلی دین تعریف می شود, اهمیت چندانی ندارد:
ر.ک:
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/03
/100320_l04_vatican_abuse.shtml
موافقم. گل گفتی.
خميردندان، چه داروگر چه سیگنال چه کرست، بالاخره يک سودی دارد. حالا يکی کمتر، يکی بيشتر. +نظر سولوژن
اگر بحث بر سر مصرف خمير دندان يا اسيد، يا بدتر از مصرف شخصی اسيد، ریختناش تو حلق بقيه باشد، به نظر من بايد واکنش نشان داد.
حالا سرت را با چی می شوری؟ با شامپو گلرنگ؟