Credit: Tobias Deschner/Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology, from http://sciencenow.sciencemag.org/cgi/content/full/2010/129/1?etoc
در عکس بالا، «فردی» شامپانزهی بزرگتر، «ویکتور» شامپانزهی کوچیکتر رو به فرزندی گرفته و همه جا همراه خودش میبره. در این مطلب از سایت مجلهی Science نویسنده در مورد فرزندخواندگی در شامپانزهها مینویسه (متن کامل رو میتونین در خود سایت بخونین). نویسنده در مورد نوعدوستی در شامپانزهها و بعضی دیگه از گونههای جانوری مینویسه و از این میگه که با این که مساله هنوز مورد مناقشه است، اما دلایل محکم و قانعکنندهای در مورد نوع دوستی حیوانات دیده شده. از این میگه که بین شامپانزهها خیلی رایجه که بچهای که پدر و مادرش رو از دست داده، از طرف دیگر شامپانزهها به فرزندی گرفته بشه.
باز هم گلی به گوشهی جمال شامپانزهها که با مسالهی فرزندخواندگی کنار اومدهان. با کمال تاسف هنوز کسر خیلی بزرگی از باهوشترین ملت دنیا با سه هزار سال سابقهی تمدن با مساله کنار نیومدهان. گاهی که من و الهام به کسی میگیم به این فکر میکنیم که بچهای رو به فرزندی بگیریم، طرف چنان به هم میریزه و چنان وحشت میکنه انگار که میخوایم بچه رو از تو ماتحت اون بکشیم بیرون و به فرزندی بگیریم.
پس نوشت: مدت سه سالی هست که در مورد فرزندخواندگی فکر و مطالعه میکنیم.
پس پس نوشت: اصل مقالهی بالا رو اینجا بخونین.
پس پس پس نوشت: اگر علاقهمند به شامپانزهها هستین، در این مطلب در مورد خودخواه نبودن شامپانزهها بیشتر نوشته شده.
واقعن به هم می ریزن؟…نمی تونم تصور کنم به خصوص در مورد آدمای به اصطلاح مدرن و روشنفکر..چرا؟ چی می گن مثلا؟
مامان و بابای من می خواستن این کارو بکنن…کسی آنچنان عکس العملی نشون نمی داد یادمه…
اصولاً آدمیزاد شعورٍ زیادی بهش نمی سازه
من چند موردی فرزند خوانده گی دیدم بین گوسفندها و حتی سگ ها… نمی شه گفت رایجه اما می شه گفت یه جورایی بین حیوانات اهلی جا افتاده. ولی خب کلاً حکایت شامپانزه یه جورای دیگه اس.
به آزاده: اولین سوال که معمولا بدون معطلی پرسیده میشه اینه که چرا بچهی خودتون نه؟ بعد از این که توضیح میدیم که اون هم بچهی ماست، میرن به سراغ یک سخنرانی طولانی و غرا در مورد تاثیر ژنتیک بر رفتار و این که چه قدر شانس بالایی هست که حالا که بچه ژنهای ما رو نداره، پس احتمالا قاتل یا جانی خواهد بود (توضیح: خود دانشمندان هم هنوز با این قطعیت در مورد مساله اطلاع ندارن). موردهای جالبتری هم دیده شده از جمله این که طرف به صورت کاملا جدی و مصرانه میخواست ثابت کنه که اشتباه میکنیم و اصرار داشت که نظر اون رو دنبال کنیم (یعنی همون بچهی بیولوژیکی). در یک مورد هم که در مورد فرزندخواندگی از چین گفتیم، طرف اصرار داشت که این کار اشتباهه، چون به هر حال اون بچه یک کمونیسته و این مساله رو هیچ کاریاش نمیشه کرد!
به صفر: موافقم!
عجب!! یه کم سخته تصور اینکه اینا دقیقن چه فکری می کنن که به چنین نتایج اعجاب انگیزی می رسن…به خصوص این مورد آخر که کلی خاطرمان را گشود!
اممم فکر کنم با این استدلالات شاید اگه حداقل یه بچه بیولوژیکی داشتین کمتر گیر می دادن نه؟
راستی چقدر باحال می شه آدم توانشو داشته باشه از هر نژاد یکی بر داره…فکر کن! همشون فارسی روون حرف می زنن ولی به قیافه شون نمیاد….چه خونواده رنگی باحالی می شه…
نه تنها عیبی ندارد که حتی به نظر, ضروری هم می ا ید.
گلی به جمال مریم منصوری! (البته با توجه به تیتر نوشته، سوتفاهم نشه)