اگر که من اینجا هر حرف متفرقهای میزنم به جز ایران، از موسیقی و فیلم گرفته تا گرفتاریهای روزمره تا موضوعات نیمه درسی، راستش نه به معنای بیشعوری من هست، نه خودخواهی، نه نفهمی، نه بیتوجهی و نه خریت. مشکل اینجاست که دیگه حرفی ندارم از ایران بزنم. هرچی خبر بوده که گفته شده، اون چه تحلیل هم بوده که انجام شده. نه روی اون رو دارم که از عدم خشونت حرفی بزنم و نه توان این که از این جا دستوری صادر کنم. هرچی باشه خودم اینجا نشستم و انصاف نیست از راه دور برای کسانی که جونشون رو اون وسط گذاشتهاند، چنین کنید و چنان کنید صادر کنم. وقتی خودم ضربهی باتوم نمیخورم، درست نیست دیگه پشنهاد بدم که اگر باتوم خوردید، فلان کار را نکنید و در عوض بهمان کار را بکنید.
به هر حال، ما هم فکرمون اون طرف هست و نگرانایم.
آقا صحبت از بیشعوری و خودخواهی و نفهمی و بیتوجهی و خریت شد، از رییس جمهورمان چه خبر؟
به وحید: رییس جمهور شما یا رییس جمهور ما؟
:)
به وحید: در ضمن برو آهنگی رو که توی پست بعدی گذاشتهام گوش کن و حالش رو ببر. ببین انسان به کجاها که نمیرسه.
چرا انصاف نيست از راه دور حرفي بزني؟ چرا «وقتی خودم ضربهی باتوم نمیخورم، درست نیست دیگه پشنهاد بدم که اگر باتوم خوردید، فلان کار را نکنید و در عوض بهمان کار را بکنید.»؟
هرچند اين خيلي رايجه که آدم ها بسته به موقعيت جغرافيايي شون خودشون رو دسته بندي کنن، اما به نظرم خطرناک ه که همه براي اونايي که توي ايران هستن حق ويژه اي قائل بشن. مايي که توي ايران هستيم، اساسا هيچ حق و شايسته گي ويژه اي براي اظهار نظر و تحليل و پيشنهاد دادن نداريم که شمايي که توي ايران نيستيد اون حق رو نداشته باشيد. ما ممکنه هزينه هاي متفاوتي پرداخته باشيم، اما کسي نمي تونه و نبايد اين هزينه ها رو توي ترازو بگذاره و با هم مقايسه کنه.
من حقيقتش نگران اينم که اين احتياط قطعا اخلاقي شما، و رايج شدن اين نظر، پس فردا حقي براي اونايي که نزديکتر به ماجرا بودند ايجاد کنه که واقعا شايسته اش نيستند و ايستادن جلوي اين برتري جويي هم به بي اخلاقي تعبير بشه.
به محسن: …
به نظرم بهترین کاری که می تونی بکنی همینه که اظهار نظر نکنی. بهترین کمک به کسایی که اینجا هستند، همینه به خدا.
من به شخصه هیچ چیز بیشتر از این اذیتم نمی کنه، که آدم هایی که اینجا نیستند، میان اظهار نظر می کنند که فلان روز با روزنامه و سیگار و ماسک اضافه و فلان و بهمان، برین جلوی صدا و سیما مثلا!!!
یا چهارتا عکس از کشته شده ها و زخمی ها شر می کنن، چهارتا پوستر تبلیغاتی،
بعد وقتی پیش میاد یه سفر بیان ایران، اول از همه وبلاگشون رو ناپدید می کنن، بعد فیس بوکشون رو پاک می کنن، بعد مدتی که ایران هستن، می چپن توی خونه از ترس!
خیلی خیلی ممنونم از آدم هایی مثل تو. که حتما حتما، دل مشغولی های مربوط به اوضاغ اینجا رو دارین، کسی هم شک نداره، اما از زندگی روزمره خودتون می نویسین.
خیلی ممنونم حقیقتا. ای کاش همه مثل شما بودن
به رعنا: …
سلام آقا روزبه گل
من برگشتم.
بنده ضمن تقدیم این ویدئو (که احتمال داره دیده باشی) کاملا از این اقدام شما پشتیبانی میکنم.
http://www.kalam.tv/fa/video/6613/index.html
به روزبه: …
به محسن: …
به رعنا: …
برندهی مسابقهی امشب، محسن است!
به سولوژن: حاجی، جوونهای مردم رو دست ننداز!