Image from http://www.elfarolsf.com/
در ادامهی پست قبلی، این مساله رو هم بخونین: در سانتافه یک بار هست به نام «ال فارول» (که ما هم قسمت نشد ببینیم، امید که بطلبه و یک بار بریم). مساله به این شکل مطرح شده که یک جمعیت محدود داریم و هر پنجشنبه شب همه میخوان به این بار برن. از اون جایی که ظرفیت بار محدوده، وقتی شلوغ بشه به کسی خوش نخواهد گذشت. اگر کمتر از ۶۰ درصد جمعیت به بار برن، به همه خوش میگذره (و از رفتنشون به بار راضی هستن) و اگه بیشتر از ۶۰ درصد جمعیت به بار برن، به کسی خوش نمیگذره و بهتر بوده که در خونه میموندهان. در ضمن همه همزمان تصمیم میگیرن که آیا به بار برن یا نه و در این مورد مذاکره یا ارتباطی نخواهند داشت. حالا فکر کنین که چه اتفاقی میافته.
یکی از نکات جالب این مساله اینه که اگر همه با هم یکجور فکر کنن، دیگه مهم نیست که چهطوری فکر میکنن. در هر حال با شکست مواجه میشن. یعنی اگر یک فرد به این نتیجه برسه که بهتره که بره، همه با هم میرن و به کسی خوش نمیگذره. اگر هم یک فرد فکر کنه که بهتره که نره، هیچکس نمیره و بار خالی بوده و همه ضرر کردهاند. در اینجور مواقع یک استراتژی ترکیبی میتونه کمک کنه (یعنی دیگه همه با هم یکجور تصمیم مشخص و ثابت نگیرن). مثلاً هرکس در بعضی مواقع با احتمال مشخص تصمیم بگیره که بره و در بعضی مواقع (باز هم با احتمال مشخص) تصمیم بگیره که نره (با این روش یک جواب بهینه میتونه به دست بیاد).
اگر مایل هستین که بیشتر بدونین، در اینجا یک شبیه سازی از مساله هست که میتونین به صورت آنلاین ازش استفاده کنین.
prisoners dilemma?
اگر هر کس هر پنجشنبه شب یه عدد رندوم یونیفرم بین ۱ تا ۱۰۰ انتخاب کنه و اگر عددش زیر ۶۰ بود تصمیم بگیره که بره ایشاا… به همه خوش میگذره!
به آزاده: فکر نمیکنم این مساله از اون جنس باشه (در اون مورد هم یک پست دارم که خواهم فرستاد)
به امشال: ایشالا!
باید اعتراف کنم تا حالا دست کم 5-6 بار از سولوژن اومدم اینجا، و هربار هم پست رو از اول تا آخر خوندم، و کلاً هیچ بار هیچی نفهمیدم.
به خانم نرگس:
اگر بخوایم ساده کنیم، نکته این جاست که قراره تعدادی برن بار و تعدادی نرن که در نتیجه به همه خوش بگذره (اگر همه برن، به هیچ کس خوش نگذشته و اگه هیچ کس نره هم یک بار خالی بوده و استفاده نشده که میشه فرض کرد که باز هم میشده خوش بگذره و نگذشته، پس خوش نگذشته).
در این مسایل، نمیشه یک راه حل ثابت رو برای همه تجویز کرد. چون اگر همه از یک راه حل پیروی کنن، یا همه با هم به این نتیجه میرسن که برن (که باعث میشه به کسی خوش نگذره) یا همه با هم به این نتیجه میرسن که نرن (که باز هم وضعیت مطلوبی نیست).
مردم بسته به تجربههای اخیرشون از رفتن به این بار، احتمال این که هر پنجشنبه شب برن اونجا رو تنظیم میکنند. اگه تجربههای اخیرشون خوب بوده، بیشتر میرن، وگرنه کمتر. نهایتا سیستم «کانورج» میکنه به این که همه به طور میانگین با احتمال ۶۰ درصد میرن اونجا.
با تشکر از آقای بهداد به خاطر پیغامتون، یا به عبارت دیگه «همگرا» میشه!
دیشب (دیروز جمعه بود) به اتفاق یک دوست تصمیم گرفتیم برای تفریح به خارج از شهر برویم. یک تصمیم ناگهانی و یک انتخاب نادرست از بین انتخاب های ممکن باعث شد که تا ساعت یک و نیم شب توی ترافیک جاده کن و سولقون گیر کنیم. باز هم شانس آوردیم که بنزینمون تموم نشد و گرنه تا همین الان اونجا بودیم.به طور قطع می تونم بر اساس نظریه سیستم های غیر پیچیده! بگم همه جمعیت تهران دیشب تصمیم گرفته بودن برن امام زاده داود.
به سروش:
:))