من به حزب کارگزاران و خیلی از اعضای شورای مرکزیاش ارادت خاصی دارم. به نظرم برای ایران هم بهترین گزینه برای مدیریت هستن. اقتصاد باز به همراه کمی محافظهکاری سیاسی، فکر میکنم این معجون برای ایران امروز گزینهی خوبی باشه. در عنفوان جوانی هم به عضویت حزب در اومدم. علتاش هم این بود که زیاد برام فرق نمیکرد که چه حزبی باشه. من علاقهمند به کار حزبی بودم و چون حزب کارگزاران تنها حزبی بود که دعوت به عضویت کرده بود، من هم پریدم وسط. این از هیجان قضیه. بعدتر که بیشتر گذشت و بیشتر خوندم و بیشتر فکر کردم، علاقهام و اعتقادم به این حزب بیشتر و عمیقتر از پیش شد.
و اما الان: وقتی که دیدم که کروبی، کرباسچی رو به عنوان معاون اول پیشنهادیاش معرفی کرده، نظرم نسبت به کروبی خیلی عوض شد. سبک کروبی با سبک مورد نظر من خیلی فرق داره؛ اما وقتی که میبینم کسانی مثل کرباسچی و نجفی و مهاجرانی و نیلی و غنینژاد از اطرافیان کروبی هستن (نفر آخر رو شنیدهام و نتونستهام براش منبعی پیدا کنم)، مجبور میشم در مورد کروبی هم تجدیدنظر کنم. تا به الان دست کم برای من تیم کروبی قانعکنندهتر بوده. این رو مقایسه میکنم با میرحسین موسوی که نه خودش قانعکننده بوده و نه تیم احتمالیاش.
اینجا مثل فیس بوک دکمه like نداره که آدم بزنه و خیال خودش را راحت کنه؟
ضمنا کارگزاران از میرحسین حمایت کرده
به وحید: ولی در عین حال بعضی از مهرههای کلیدیشون با کروبی هستن.