نمیتونم زندگیام بدون پسرمون رو تصور کنم. از زمانی که خبردار شدم که قراره «یک بچه داشته باشم» تا همین الان، یعنی بیست و پنج سال بعد، فکرش هم لبخند به لبام میآره. هیچ جور نمیشه حدس زد که در درون من رشد نکرده. گاهی فکر میکنم که چه طوری به اینجا اومده. بدون شک و همه جوره مال منه، البته به جز خون.
مادر زیستی
این بچه رو چنان دوست دارم که فرقی نمیکنه که به دنیا آورده باشماش یا نه. از لحظهای که چشممون بهش خورد، عاشق این دختر شدیم. اون اولین لبخند قلبمون رو ریخت.
مادر زیستی
پدر و مادرها به اندازهی پدر و مادرهای زیستی بچههایشان را دوست دارند. بیشتر پدر و مادرها میگویند که از لحظهای که بچهشان را دیدهاند، عاشقاش شدهاند. پدر و مادرها عاشق بچههایشاناند، همانگونه که هر پدر و مادری است.
این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشتهی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.