فرزندخواندگی: انکار

برای جستجو بی‌میل بودم تا این که سی و شش ساله شدم. همیشه می‌گفتم که نمی‌خوام پدر و مادر زیستی‌ام رو پیدا کنم و هیچ علاقه‌ای بهشون ندارم. در واقعیت، ترس از پذیرفته نشدن بود که من رو از جستجو باز می‌داشت.

فرزندخوانده

بعضی فرزندخوانده‌ها ابراز می‌کنند که هیچ علاقه‌ای به ملاقات با یا دانستن درباره‌ی خانواده‌ی زیستی‌شان ندارند. این انکار می‌تواند نوعی محافظت در برابر احساساتی باشد که اگر فرزندخوانده «قوطی پر از کرم را باز کند»، بروز می‌کنند. انکار، یک راه طبیعی برای خاموش شدن در موقعیتی است که بیش از توان شخص است.

مساله این نیست که «چه طور ممکنه یک نفر علاقه‌مند باشه که بدونه کیه؟». مساله اینه که «چه طور ممکنه یک نفر علاقه‌مند نباشه که بدونه کیه؟»

فرزندخوانده

بیش‌تر فرزندخوانده‌ها در بخشی از زندگی، دورانی دارند که هرگونه علاقه به خانواده‌ی زیستی‌شان را انکار می‌کنند. آگاهی فرزندخوانده از مشکلات و احساسات مرتبط با فرزندخواندگی می‌تواند به او کمک کند با این فاز انکار برخورد کند. هم‌چنین این آگاهی می‌تواند منجر به این شود که فرزندخوانده، جنبه‌های مختلف گذشته‌اش و همین‌طور خود فرزندخواندگی را مورد کند و کاو به‌تری قرار دهد.

این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشته‌ی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.

One thought on “فرزندخواندگی: انکار”

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *