در یک بیمارستان روانی به دنیا اومدم. مادر زیستیام از شش ماه قبل از تولد من، به خاطر اختلال دوقطبی (manic depression) همون جا بستری شده بود. بعد از تولد به مدت شش هفته باهاش زندگی کردم و بعد از اون در شش خونهی مختلف به شکل امین موقت زندگی کردم.
فرزندخوانده
شروع زندگی برای بعضی فرزندخواندهها حتا سختتر است. داشتن مادر زیستیای که بیماری روانی دارد یا جابهجایی بین خانوادههای امین موقت، اثر بزرگی روی فرزندخوانده میگذارد. نوزادان و کودکان نیاز به احساس امنیت، ثبات و کسانی دارند که بتوانند بهشان تکیه کنند.
این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشتهی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.
One thought on “فرزندخواندگی: شروعهای دشوار”