همیشه یک جور «دیگران خوشحال کن» بودهام و هرکاری که لازم بوده میکردهام که طرد نشم یا مورد انتقاد قرار نگیرم. در جوانی همیشه احساس آفتابپرست بودن داشتم. تلاش میکردم خودم رو با همه تطبیق بدم و کاری رو بکنم که فکر میکردم از من میخوان، تا مورد پذیرش و تایید قرار بگیرم.
فرزندخوانده
خیلی از فرزندخواندهها میگویند که در دانستن این که واقعن چه کسی هستند، مشکل دارند. احساس میکنند که خود را پیرامون کسانی که انتظاراتی ازشان داشتهاند شکل دادهاند و سعی کردهاند قانونهای نانوشتهای را دنبال کنند که میگویند چه کسی باید باشند و چه طور باید رفتار کنند. ترس از رد شدن و تایید نشدن میتواند فرزندخواندهها را مجبور کند که یک خویشتن ساختگی بسازند که نقش چهرهی عمومیشان را بازی کند و شخصیتی باشد که به دیگران نشان میدهند. خویشتن واقعی همان شخصیت واقعی است که در درون دارند. فرزندخواندهها ممکن است برای شناختن خویشتن واقعیشان دشواری داشته باشند و ممکن است با خویشتن ساختگی و آشنایشان راحتتر باشند.
این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشتهی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.