خواهرم،
در خونه یک سیستم پخش صوتی داریم که زمانی موسیقی پخش میکرد (الان دیگه از برق کشیده شده و نه مامان و نه بابا حالش رو ندارن که وصلش کنن). این سیستم پخش مقداری سیم ازش بیرون زده که از آرزوهای من اینه که اینها رو تا جایی که ممکنه بکشم. هر بار که به طرف این سیمها میرم، مامان یا بابا از اون یکی گوشهی اتاق، با لحنی قاطع میگن «هامون!؟». من هم راهش رو یاد گرفتهام: یک قدم چهار دست و پا به سمت سیمها بر میدارم، اونها داد میزنن «هامون!؟»، من از جام میپرم، همونجا مینشینم و توی چشمشون با مظلومیت نگاه میکنم.
بزرگترها خودپرستی عمیقی دارن. هر بار که من رو محکم صدا میکنن و من سر جام میخ میشم، خوشحال میشن از این که کسی به حرفشون گوش کرده و موفق شدهان یک نفر رو کنترل کنن. خیلی از این وقتها هم چه مامان و چه بابا، لبخندی تمام صورتشون رو میپوشونه و میگن «گوش کرد!…». هنوز متوجه نشدهان که من هر بار یک قدم جلوتر رفتهام و با تکرار همین سناریو، یک قدم یک قدم خودم رو به سیمها نزدیکتر کردهام.
این مشکل محدود به مامان و بابا نیست. در هر سیستمی، هرچه قدر هم پیچیده، وقتی افراد قانونهای سادهای داشته باشن و همیشه از همون قانونها پیروی کنن، راهی برای سواستفاده از اون قانونها پیدا میشه. قانون سادهی مامان و بابا هم اینه که هر موقع بچه به سمت سیم رفت، تذکر بدیم و بچه هم گوش بکنه؛ اما این رو در نظر نمیگیرن که با همین قانون ساده و حتا با اجرای کامل همین قانون، بچه داره به سیم نزدیکتر میشه.
وقتی به اندازهی کافی به سیم نزدیک باشم، در یک لحظه با تمام سرعت به سمت سیم حمله میکنم. بیچارهها، «هامون! هامون!» گویان، از اون طرف اتاق به این طرف میدون که جلوی من رو بگیرن. من هم دیگه به صدا کردنشون توجهی نمیکنم و تا وقتی هم که دستشون به من برسه، وقت کافی داشتهام که سیم رو به اندازهای که میخواستم کشیده باشم.
همیشه وقتی من رو بلند میکنن و میبرن، اون وسط، هن و هن کنان، با تعجب میگن «عجیبه… این چه طوری خودش رو به سیم رسوند؟».
روزبه خیلی خوبه این پست های جدید! عالیه! من همش فکر میکردم وقتی نمی تونی از به قول خودت اون روی بچه و بچه داری عکس بذاری چه کار جایگزینی می تونی بکنی که دیدم اینها رو شروع کردی…دستت درد نکنه!
همين كه با هامون گفتنهاى اوليه حرف گوش مى ده و مكث مى كنه، جاى شكرش باقيه و اميدوارى!
ما كه اگه صدا كنيم فسقلي رو، مكث كه نمى كنه هيچى، سرعتش رو هم بيشتر مى كنه :))) از بچگيش همينطورى بود!