من و مادر زیستیام در حضور شوهر فعلیاش حرفی از پدر زیستیام نمیزنیم. فکر کنم چون من شاهد بر اینم که مادرم با یک نفر دیگه روابط جن.سی داشته.
فرزندخوانده
هر موقع سر و کارم با مادر زیستی بودن میافته، باید با این سر و کار داشته باشم که اصلا چه طور باردار شدم. خیلی مادرهای زیستی رو میشناسم که از بابت روابط جن.سی و باردار شدن احساس گناه میکنن. آیا آدمهای ازدواج کرده که باردار میشن هم احساس گناه میکنن؟ من که شک دارم! آیا جالب نیست که من دقیقا همون کاری رو کردهام که یک زن دیگه انجام داده، اما اون به خاطر باردار شدن تبریک دریافت میکنه در حالی که من به خاطر همون کار مورد تحقیر و تمسخر قرار میگیرم؟ فکر کنم این هم بخشی از مادر زیستی بودن باشه.
مادر زیستی
هیچ چیز نمیتونه به اندازهی درمان ناباروری یک خفهکننده روی زندگی جن.سی بگذاره!
پدر/مادر
در فرزندخواندگی، رابطهی جن.سی به مرکز توجه تبدیل میشود. مادر زیستی رابطهی جن.سی داشت و باردار شد، فرزندخوانده محصول رابطهی جن.سی است و پدر و مادر رابطهی جن.سی داشتند تا بتوانند باردار شوند. در خانوادههای غیرفرزندخوانده، همین چیزها میتوانند در جریان باشند و هیچ کس هم توجهی نکند. شاید مهم است به یاد داشته باشیم که در این دنیا، فرزندخواندهها تنها کسانی نیستند که محصول بارداریهای ناخواستهاند.
این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشتهی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.
One thought on “فرزندخواندگی: تمرکز روی روابط جن.سی”