تعارف

تعارف یعنی تجاوز آشکار به جسم و جان و روح تعارف شونده. یعنی این که من در مورد مسایل پیش پا افتاده‌ی خصوصی تو هم می‌تونم اظهار نظر کنم: باید پرتقال بخوری، حتا اگر مایل نباشی. یعنی این که چنان روی اعصاب و روان‌ات راه برم که دیوانه‌ات کنم (و با وقاحت تمام هم این کار رو ادامه خواهم داد). یعنی این که ما یک گروه انسان‌های مشکل‌دار در ارتباط هستیم؛ من دویست بار گفتم بخور و تو دویست بار جواب دادی الان میل نداری و اگه مایل باشی خودت می‌خوری و نیازی به گفتن نیست. یعنی دویست بار یک جمله بره و برگرده، بدون تغییر. حالا کانال ارتباطی مشکل داشته؟ فرستنده یا گیرنده مشکل داشته‌اند؟ دیکود یا انکود کردن پیام مشکل داشته؟ کسی این وسط از هوش کافی برخوردار نبوده که هنوز موفق نشده تجربه کسب کنه (فیدبک بگیره) که هم‌چنان داره همون عمل قبلی رو تکرار می‌کنه و تکرار می‌کنه و تکرار می‌کنه و هنوز هم دو طرف سر خونه‌ی اول هستند؟! «کلود شانون» جا داشت این شکل ارتباط رو هم در تئوری اطلاعات‌اش وارد کنه. هر چی باشه از هر صد نفر انسان در دنیا، یک نفرشون ایرانیه.