از این میگه که ما ملت توهم توطئه داریم و من هم موافقت میکنم. از این میگه که خیلی سادهانگارانه است که فکر کنیم مسایل جهان رو میفهمیم و من میگم که خیلی سختگیرانه است که فکر کنیم از جهان هیچ چیزی نمیفهمیم. میگه که خیلی احمقانه است که فکر کنیم روابط دنیا به همین سادگیه که فکر میکنیم و من میگم که اتفاقا خیلی احمقانه است که برای هر واقعهای دلیلی پشت پرده قایل باشیم. با اطمینان میگه که دنیا رو سیصد نفر میگردونن که اکثرا هم یهودی هستند و معتقده که برای جنگ و اقتصاد و هر اتفاقی، همین سیصد نفر هستند که تصمیم میگیرند و ما همه هیچ کارهایم. من از این که این حرفها رو باور نمیکنم و هنوز توی این دنیا برای خودم نقش قایل هستم خوشحالم و اون از این که به سادگی تحمیق نشده خوشحاله. من دلم برای اون میسوزه، برای سادگیاش و زندگی سختاش. اون دلش برای من میسوزه، برای سادگی من و حماقتام.