یاسمین لوی دو سال سن داشته وقتی پدرش رو از دست میده*. دستش از پدر کوتاه بوده، اما کوتاه نیومده: یکی از آوازهای ضبطشدهی پدرش رو بیرون کشیده، با کمک کامپیوتر دستکاری کرده و برای خودش جایی باز کرده که همراه با پدرش آواز بخونه. نتیجه هم قطعه موسیقی «چوپان» هست که پایین آوردهام: همخوانی دختر و پدر.
از یک طرف این دست و پا زدن و تلاش برای آواز خوندن با پدری که سالها پیش درگذشته، وجود خارجی نداره و هیچ خاطرهای هم ازش نیست، تلخه. اما از طرف دیگه مایهی تحسینه. یاسمین لوی ناله نکرد؛ سرش رو بالا گرفت و هرکاری که از دستش بر میاومد انجام داد: با پدرش آواز خوند. اگر دختر من برای من چنین کاری بکنه، تا قیام قیامت روحم رو شاد نگه داشته.
توضیح: پدرش، اسحاق لوی، آهنگساز و خوانندهی آوازهای مذهبی و یکی از پژوهشگران پیشگام در زمینهی موسیقی لادینو بوده. لادینو هم زبانیه عمدتن ترکیبی از زبانهای عبری و اسپانیایی. برای یک همکارم که اسپانیایی بلده و یک همکار دیگه که عبری بلده، این آهنگ رو پخش کردم و این دوتا، با همدیگه، در مجموع، موفق شدن شعرش رو متوجه بشن.
* در مورد سن یاسمین لوی موقع فوت پدرش، اگر از تاریخها درست متوجه شده باشم این گزاره درسته.
خيلي زيبا و دلنشينه، امكان داره معني شعر يا اگر معني دقيقش در دسترس نيست، مفهوم شعري كه مي خونند را بگذاريد؟
نوشتهی خوبی بود. ممنون.
راهنمایی از شما میخوام:
در مواجه شدن با اسرائیل و فرهنگ اسرائیلی چکار کنم؟
از یک طرف نمیتوانم نفرت خودم را از شیوهی تشکیل و ادامهی حیات این کشور و آدمهایی که توش زندگی میکنن به معنای یک کل اجتماعی (و نه لزوما تک تک فردها) بیمعنا بدونم و از این لحاظ از تبلیغ مثبت این فرهنگ و جامعه حتی اگر موارد جالبی هم پیدا کنم حذر دارم
و
از طرفی هم اعتقاد دارم راه حل اسرائیل در درجهی اول از درون خود جامعهی اسرائیل است. از این نظر باید داخل اسرائیل را دید و بخشهای مترقی آنرا از بخش غالب آن تمیز داد و سعی کرد دینامیسم داخلی اسرائیل منجر به تغییری در راستای پایان آپارتاید (که اسمش را آپارتاید جهانی میگذارم چون عملا حامیان جهانی دارد) شود.
به نظر شما در برخورد با یک ترانهی زیبای اسرائیلی چکار کنم؟
سپیده: من کمی گشتم، اما به جز متن لادینوی آهنگ چیزی پیدا نکردم. سعی میکنم از همکارها بخوام ترجمه کنن؛ اگر موفق شدم، متناش رو میگذارم.
بامدادی: سوال سختیه. کمی فکر کردم و بیشتر هم فکر میکنم. شاید برای نظرم یک پست جدید بگذارم.
ممنون آقاي روزبه :)
Una pastora yo ami
I loved a sheperd
Una ija hermoza
A beautiful girl
De mi chiques yo l’adori
I love her since I was a child
Mas ke eya no ami
But she does not love me
Un dia que estavamos
Once we were
En la huerta asentados
Seated in the garden
Le dishe yo: por ti mi flor
I told her: for you, my flower
Me muero de amor
I’ll die of love
En los sus brasos m’apreto
In her arms she hold me
Por amor me bezo
For love she kissed me
Me respondio con dulsor:
And in her sweetness she replied
Sos chiko para amor
you’re a boy to love
M’engrandesi y la bushki
I grew up and searched for her
Otro tomo y la pedri
But someone else was there and I lost her
Eya si olvido de mi
She forgot me
Ma siempre yo la ami
But I always loved her
http://www.stanford.edu/dept/jewishstudies/programs/sephardi/jerusalmi_texts_files/sos/16_sos_ladino_a_cumplirse.pdf