مرگ رو در نزدیکیات یک بار تجربه میکنی، درد داره. دو بار تجربه میکنی، سختی داره. بار سوم دیگه بیحس شدی. چیزی نمیفهمی. «فلانی فوت کرد؟… ای بابا!؟». همین. کل عکسالعمل در برابر مرگ یک انسان تنزل پیدا میکنه به یک بار گفتن «ای بابا!؟».
مرگ هم مثل بقیهی چیزها میمونه. وقتی که از حدش خارج بشه، خستهکننده میشه.
!به نظرم کافیه هر بار یاد مرگ خودت بیافتی تا خاصیت خسته کننده بودنش از بین بره
بعله
مرگ گاهی ریحان میچیند
مرگ گاهی وتکا مینوشد