بالاخره بعد از مدتها نشست و برخاست با مسلمانان و مسیحیان عالم، به این نتیجه رسیدم: دیندار بودن با شوخطبعی در یک جا نمیگنجند.
پسنوشت: منظور از شوخ طبعی معادل واژهی funny در انگلیسی هست که شاید هم بشه «بامزه» یا «طناز» ترجمه کرد. این جمله، جملهی کلیای هست و البته استثناهایی هم وجود داره، اما به طرز عجیبی رایجه. شاید بشه گفت که دین قید و بندهایی ایجاد میکنه که ابزارهای شوخطبعی رو از فرد میگیره و نتیجه این میشه که شوخ طبعی در دیندارن، اکثرا (تاکید میکنم اکثرا)، به تلاشی عملا بیهوده برای بامزه بودن تبدیل میشه.