اونجایی که همه جزو دوستانام هستن و جمعیت زیادی هم در حلقهی دوستانام دارم، زندگی نیست: فیسبوکه. زندگی واقعی، فیسبوک نیست.
در فیسبوک در تلاش هستم که تعداد دوستانام زیاد باشه. از این موضوع لذت میبرم (تعداد دوستانام هم نسبتن زیاد شده). اما تازگی به این نتیجه رسیدم که در زندگی واقعی به دنبال چیز دیگهای هستم. دوستیهایی که عمیقتر باشن و از ارتباطاتم لذت بیشتری ببرم. به جای کمیت، بیشتر از قبل به دنبال کیفیت هستم.
جایی بود که متوجه شدم دغدغههای کسانی که باهاشون ارتباط دارم هم مهمه. جایی بود که تصمیم گرفتم در مورد افرادی که باهاشون ارتباط دارم، مقداری کمیت رو کاهش بدم و به جاش به دنبال کیفیت باشم. هر چه قدر هم که از گوناگونی بگیم و از برتریهای تنوع سلایق حرف بزنیم، باز هم عمر کوتاهه و زمان و انرژی و ظرفیت محدود؛ جایی باید جلوی تنوع رو گرفت. وقتی با کسی اختلاف دغدغهی بنیادی دارم، مساله چیزی نیست که بشه به راحتی از کنارش گذشت.
اما چه چیزی باعث شد که اولین بار به این نتیجه برسم؟
برای ما که فعلا نه به داره، نه به باره. با وجود این، از وقتی که وارد پروسهی فرزندخواندگی شدیم، مساله جدیتر شد. انگار که اثر ناخودآگاه (و شاید غریزی) محافظت از فرزند بوده که به من در رسیدن به این نتیجه کمک کرد. دست کم برای محافظت احتمالی از فرزند آیندهای که هنوز در کار نیست، ناخودآگاه به این سمت کشیده شدم: در روابطم با کسانی که ممکنه به هر نوعی از طرفشون به بچهام آسیبی برسه، محتاطتر باشم؛ حتا اگر که اون آسیب در حد یک نظر آزاردهندهی جزیی و بیان شده از روی بیفکری باشه (حالا حالاها که بچهای در کار نیست؛ اما ظاهرن خود بچه حضورش رو پیشاپیش اعلام کرده!).
پسنوشت: محافظت از بچه به نوعی کاتالیزور بود. مساله کلیتر از اینه: زمانی رسید که دغدغههای اونهایی که باهاشون ارتباط دارم هم مهم شد.
جناب دانشور اصلا ما دغدغه ای جز دغدغه های شما نداریم، به خدا قسم :)
به مونا: با این اوصاف شماها که دیگه یک ژانر مجزا هستین!
برای من دوستی از دایره های متحد المرکزی تشکیل شده که ما در مرکز آن هستیم و هر دوستی متناسب با میزان نزدیکی شخصیتی به ما، در این دایره ها قرار می گیرد. می شه که آدم دوست های زیادی داشته باشه اما با هر کی می تواند به انداره شعاع ایجاد شده ارتباط برقرار کرد.
به مریم: دقیقا! مشکل من این بود (و تا حدی هست) که سعی میکردم یک دایرهی بزرگ داشته باشم و همه با هم در یک دایره باشیم!
روزبه خب اصرار داری ما رو از دایره بندازی بیرون چرا ژانر بهمون می چسبونی؟ :))