در خواب قیلولهی امروز ظهر، خواب میدیدم که ترم تموم شده (چیزی که چند روز پیش اتفاق افتاد؛ بله، به سلامتی و میمنت دو تا نمرهی بی گرفتم). خواب میدیدم که با همین استاد فعلی کار میکنم (چیزی که چند ماه پیش اتفاق افتاد؛ بله، هنوز هم با ایشون کار میکنم). خواب لپتاپ جدیدم رو میدیدم (چیزی که دو روز پیش اتفاق افتاد؛ بله، مبارک باشه). خواب میدیدم که کافیشاپ پشت خونه فقط امروز رو بازه و باید عجله کنیم (چیزی که کمتر از یک ساعت قبل از خواب زنگ زده بودیم و پرسیده بودیم؛ بله، تعطیلات شروع شده). تمام این اطلاعات در خواب دقیق و به روز بودن، به جز یک چیز: بابام هم حضور داشت (ایشون سیزده سال پیش، بلکه هم بیشتر، فوت کردهان؛ بله، خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه).
متوجه شدهام که هر چه قدر هم که خوابهام دقیق و درست باشن و هر چه قدر هم که در خوابم منطقی باشم، به طور استثنا در مورد انسانها چندان معقول خواب نمیبینم. ظاهرا جزییات مختلف، فارغ از زمان، با دقت خوبی به خوابهام راه پیدا میکنن به جز مرگ اطرافیان. گویا مسالهی مرگ و میر به خوابم راه پیدا نمیکنه. یا شاید که هنوز مرگ رو در ناخودآگاه نپذیرفتهام و این هم شاهدشه. شاید رویا تنها نقطهای باشه که تنها تا حدی از واقعیت راه پیدا میکنه که یا خوشایند باشه و یا حداکثر این که نیمهخوشایند باشه. رویا یعنی اون جایی که اگر چیزی از یک حد ناخوشایندتر باشه، به قلمرواش راهی نداره. نمونهاش هم اینه که تمام رفتگان در خوابهای من قدمشون به روی چشمه!
سلام
جزئیات خواب رو هم مینوشتی …
روانشناسا میگن اون ناخوشایندها هم میان ولی اعوجاج یافته , شاید به خاطر این باشه که خواب ادامه پیدا کنه
خدا بیامرزتشون، اتفاقن با عقیده من این میتونه نشون دهنده این باشه که عالم مردگان شبیه عالم خوابه برای همین درش حضور دارند. یا حداقل عالم خواب از جنسیه که محدودیت های عالم بیداری رو نداره پس می تونیم کسانی رو که به ظاهر دیگه در اون حضور ندارند رو اونجا خیلی راحت ببینیم.