اولین فرض شاید این باشه که انسانها ترجیح میدن که با کسانی باشن که بیشترین شباهت رو به خودشون دارن. به هر حال در این شرایط احساس راحتی بیشتری هست و انتظار میره احتمال درک متقابل (به خاطر پیشینهی نزدیکتر) بیشتر باشه. اما در عین حال به تفاوت هم نیاز هست؛ چه از لحاظ زیستی برای نسل بعد و چه از لحاظ فرهنگی برای غنی شدن و زنده نگه داشتن اجتماع.
از بین کسانی که با تنوع راحت هستن، بعضیها به عنوان یک داروی تلخ به تنوع (diversity) نژادی و فرهنگی نگاه میکنن که لازمه و باید مصرف بشه، اما خوشایند نیست. بعضیها هم موضوع رو یک فرصت و یک موقعیت مبارک میبینن.
در ایران مدتی رو به کلاس زبان کیش میرفتم. یکی از جلسات در مورد انسانهای چند نژادی بود. معلم از تکتک زبانآموزها سوال پرسید که اگر دونژادی بودن، ترجیح میدادن ترکیب چه نژادهایی میبودن. در کلاس داشتیم چند نفری که نه تنها به هیچ عنوان حاضر نبودن به سوال جواب بدن، بلکه حاضر نبودن حتا برای یک لحظه هم که شده به چنین موضوعی فکر کنن. پرسیدن چنین سوالی به تنهایی نوعی توهین تلقی میشد چنان که در همون جلسه کار به یک نیمه قهر و دلخوری هم کشید.
تا جایی که به یاد میآرم، موضوع افراد چندنژادی همیشه برای من جالب بوده. این افراد به هر حال نشانهی وجود کسانیه که اختلاف نژادی براشون آزاردهنده نبوده (تازه اگر که باعث خوشحالی بیشتر نمیشده). فکر کنم قبلتر هم گفتهام که معموله به این افراد color blind یا کوررنگ میگن.
چند وقت پیش فرصتی شد که از موزهی تاریخ طبیعی واشنگتن دیدن کنیم. یک بخش گذاشته بودن به عنوان «نژاد» که برای من یکی از جالبترین بخشهای کل مجموعه بود (مطمئن نیستم که آیا یک بخش دائمیه یا فصلی بوده). در یک قسمت از سالن عکسهای افرادی رو گذاشته بودن که ترکیب نژادهای مختلف بودن. در هفده پست آینده این عکسها رو به همراه نژادهای هر شخص خواهم آورد.
خیلی جالب بودند این عکسها. (:
گاهی از این ناراحتام که چرا انسانها مثلا چهار جـنسیت مختلف ندارد که بشود چهار نژاد مختلف را با هم ترکیب کرد (بگذریم از دیدگاه نه خیلی اخلاقیی بوم نقاشیبودگیام به فرآیند انسانسازی).
روزبه! موضوع خوبی رو بهش به خوبی اشاره کردی.
یک پیشنهاد در مورد محتوای پستت داشتم. شاید بهتر بود به جای پستهای مختلف، تصاویر رو یکجا داخل یک پست می ذاشتی. هم گوگل ریدر مردم نمی ترکید. :) هم اینکه اگه کسی هم به اشتراک می ذاشت، راحت تر به خواننده ای که فقط یک پست را می دید و پنجره رو می بست، کل داستان رو می رسوند.
به سولوژن: جای تاسفه که امکان چهارجنسیتی وجود نداره. امید این که تکامل تلاش های آینده اش رو در اون جهت قرار بده.
به هردن بیر: اتفاقا خیلی فکر کردم که همه رو در یک پست قرار بدم یا در پست های جداگانه. از این ترسیدم که پستش بیش از اندازه بزرگ بشه. بعدتر که دیدم گودر بازی در آورد و مشکلات درست شد، به این نتیجه رسیدم که به تر بود که از اول همه رو در یک پست قرار می دادم.
دست شما درد نکنه، موضوع خیلی جالبی اشاره کردین. کشورهایی هستند که در کنار یا پشت قضایای حقوق انسان و دمکراسی واینها، یکی از اهدافی که سیاست مهاجرت پذیریشان دنبال میکنه، اصلاً ایجاد تنوع در محیط بوده. مثلاً اعمال این سیاست سوای مشکلاتی که داره، در کشورهای مهاجرپذیر اسکاندیناوی برای ایجاد تنوع در رنگ پوست و طبع آدم ها، نسبتاً به پویاتر شدن محیط کمک کرده. اما این که چرا از سوی عرب، کرد، یا فارس و … کلاً شرق این موضوع جا نیافتاده، حسابی جای بحث داره.:D شاید یکی از دلایل اصلی اش علاوه بر تاریخی که گذشت و ممانعت های فرهنگی (دین و سنت) با این موضوع، این باشه که این ملت ها به دلایل اقتصادی توانایی کشش مهاجر و در نهایت جذب نژاد های غیر خودی را ندارند.
عکس ها خیلی جالب بودند؛ صاحب یکی از عکس ها گفته: “من فقط شبیه هر آدمِ سال 2500 ایی هستم! ” حالا با کمی اغراق به نظرم حرف جالبی زده.
I just love your blog :)
And in the future of the world there is almost no blue-eyed ones!
سلام جناب روزبه!
من تقریبا مطمئن هستم که تکامل به سمت تولیدمثل های چهار جنسیتی نمیره، چون تقریبا هیچ منفعتی برای طبیعت نداره، بعلاوه اینکه هزینه اش از نظر ژنتیکی بسیار بالاتره…
بزار توضیح بدم! میدونی احتمال برخورد یک مولکول(یا اتم) (نه به یک اتم دیگه و نه به جای خاصی) چنده؟ خوب یک مولکول وجود داره پس احتمالش 1 است! یعنی 100%، حالا احتمال برخورد 2 مولکول چقدره؟ خیلی کمه، حدود 1% دوره مورد بررسی هرکدوم از مولکولها به طور میانگین در مجاورت یک مولکول دیگه است! حالا احتمال برخورد سه تا به طور هم زمان چطور؟ خیلی خیلی کمتره! حدود 0.001% ! برای تعداد بالاتر هم عدد داریم اما دیگه تو طبیعت مثال چندان مشخصی ازش نداریم، بالاترین ساز و کار شیمیایی که تو طبیعت کشف شده از رتبه 3 بوده، رتبه های بالاتر بدلیل اینکه احتمالش خیلی کمه که مولکولهای درست در جهت های درست با سطح انرژی درستشون به یک نقطه برسن و واکنش بدن! البته این مثال در مورد اتمها و مولکولها خیلی با مثال آدمها فرق داره اما خب منظور منو میرسونه، اعداد هم از روی ضرایب معادله حالت ویریال تخمین زده شده…
خوب حالا این بحث هزینه اش اما چرا برای طبیعت منفعتی نداره؟ چون ساختار تکاملی طبیعت خیلی Large Scaleه البته در راستای زمان، خوب نتیجه اینکه پیوندهای چهارتایی شکل بگیره چیه؟ این که میکس شدن بالاتری رخ بده؟ خوب اون که با دو مرحله رخ دادن پیوند 2 به 2 انجام میشه پس چرا باید طبیعت اینقدر هزینه کنه؟ هزینه ایجاد نمونه های کافی برای رخ داد درست تولید مثل! و چی بدست میاره؟ کمی سرعت بیشتر در تکامل! که خب با توجه به اینکه طبیعت وقت کافی داره، براش مساله ای نیست! بعلاوه، همونطور که خودت تو یکی از پستها گفتی دگرگونی برای سیستم خوبه، پس اینکه گام تکامل رو بزرگ کنیم تا سریع جلو بریم، مثل بزرگ کردن مش سایز توی یه شبیه سازی میمونه، ممکنه یکی از نقاط مهم (مثلا یه نقطه اپتیمم) سیستم از سایز مش خیلی کوچکتر باشه و در شبیه سازی دیده نشه و از دست بره!!!
ببخشید دست توی زمینه تخصصی شما بردیم!
آزاده یعنی من منقرض میشم؟؟؟ :(((((
حمیدرضا: خیلی موضوع جالبی بود، دست شما درد نکنه! اتفاقن این موضوع تخصصی من نیست و اطلاعاتم هم در این مورد خیلی محدوده. هر گونه اطلاعاتی که بگیرم باعث خوشحالیه.