در نوزادی به فرزندخواندگی گرفته شده بودم. وقتی چهار سالم بود، پدر و مادرم به من گفتن که به فرزندی گرفته شدهام. تا جایی که به یاد میآرم، فکر کنم میتونستم کلیات موضوع رو درک کنم. برادر بزرگترم هم به فرزندی گرفته شده. ولی بزرگترین برادرمون نه.
فرزندخوانده
بعضی پدران و مادران نگراناند که چهگونه به فرزندانشان بگویند که به فرزندی گرفته شدهاند. مهم است به یاد داشته باشیم که فرزندخوانده تا حدودی دربارهی جدایی و فرزندخواندگی میداند. معمولن پدران و مادراناند که برای صحبت کردن دربارهی فرزندخواندگی سختی دارند. بچهها دوست دارند دربارهی فرزندخواندگیشان بدانند، چرا که موضوع دربارهی خود آنهاست. همهی بچهها دوست دارند داستانهایی بدانند دربارهی دوران کودکیشان و این که هنگام بزرگشدن چهگونه بودهاند.
یادم میآد وقتی رو که دیوید از مدرسه اومد خونه و پرسید که آیا از شکم من اومده. وحشت کرده بودم و نمیدونستم چی بگم. آیا داشت در مورد رابطهی جن.سی میپرسید، یا داشت در مورد فرزندخواندگی میپرسید؟ وقتی دو سه نفس عمیق کشیدم، تازه تونستم سوالهاش رو واضحتر بشنوم.
مادر
مهم است که با بچهها صادق باشیم و به آنها اطلاعات کافی بدهیم که سوالهایشان را پاسخ گفته باشیم. گاه پدران و مادران خیلی نگراناند که با گفتن این که بچهها به فرزندی گرفته شدهاند، بچههایشان را ناراحت میکنند. گاهی این نگرانی چنان است که پدران و مادران سوالهای واقعی که پرسیده میشوند را متوجه نمیشوند.
به مدت نه ماه در خانوادهها به شکل امین موقت زندگی میکردم تا این که برای فرزندخواندگی آزاد شدم. خانوادهام رو برای اولین بار در هتل هوارد جانسون، جایی بین خونهی امین موقتام و خونهی پدر و مادرم ملاقات کردم. وقتی بزرگتر شدم و از پدر و مادرم پرسیدم که بچهها از کجا میآن، پدرم گفت «هتل هوارد جانسون»!
فرزندخوانده
هر دو بچهمون رو از کره به فرزندی گرفتیم. هیچ وقت یادم نمیره اولین باری رو که پسرم پرسید بچهها از کجا میآن. نگران بودم که چه طور در مورد فرزندخواندگیاش بهش بگم. همه چی رو بهش گفتم که چه طور سوار هواپیما شدیم و رفتیم کره که خودش و خواهرش رو بیاریم. بعدتر سر میز شام به همه گفت که در یک هواپیما به دنیا اومده. اون موقع همه خندیدیم، اما الان که فکر میکنم، میبینم که در مورد این که پدر و مادر دیگهای داره صحبت نکردم، چرا که برام خیلی مشکل بود که اونها رو هم وارد قصه کنم.
پدر/مادر
فرزندخواندهها نیاز دارند بدانند که آنها هم مثل دیگر بچهها به دنیا آمدهاند. بچهها از هتل هوارد جانسون، هواپیما و یا بیمارستان نمیآیند.
این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشتهی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.