[فرزندخواندگی علنی به وقتی اشاره دارد که خانوادههای زیستی و فرزندخوانده به سطحی از اطلاعات دربارهی یکدیگر دسترسی دارند و حتی ممکن است با هم ارتباط هم داشته باشند. در مقابل، در فرزندخواندگی بسته اطلاعات پدرمادر زیستی مهر و موم شده یا در دسترس نیست – مترجم]
به عنوان یک فرزندخوانده از فرزندخواندگی غیرعلنی، غبطه میخورم به وفور اطلاعاتی که بچههای فرزندخواندگی علنی در اختیار دارن. در فرزندخواندگی علنی پدرمادرهای زیستی تشویق میشن که به بچههاشون نامه بنویسن و پدرمادرها هم قبول میکنن که عکس بچه رو برای موسسه بفرستن که اونها به دست پدرمادر زیستی برسونن. خیلی دلم میخواست که من هم سی و چهار سال پیش میتونستم با خانوادهی زیستی اطلاعات رد و بدل کنم. شاید در اون صورت زندگیام جور دیگهای میشد. شاید هم نه. هیچ وقت نخواهم فهمید.
فرزندخوانده
فرزندخواندگیهای سنتی و غیرعلنی در گذشته با این پیشزمینه بودند که بین خانوادههای زیستی و فرزندخوانده ارتباطی نباشد. واسطههایی چون مددکاران، وکیلها یا دکترها نقش راههای ارتباطی بین دو خانواده را ایفا میکردند. انتظار میرفت که هیچ ارتباط مستقیمی رخ ندهد، چه قبل از نهایی شدن فرزندخواندگی و چه بعد از آن.
فرزندخواندگی غیرعلنی رویدادیه که آدم رو زخمی میکنه. به نظرم میرسه فرزندخواندگی علنی گزینهی بهتری باشه. این تصور که یک بچه رو میشه از خانوادهی زیستیاش جدا کرد و به خانوادهی جدید پیوند زد بدون این که هیچ ارتباطی بینشون بمونه، چندان واقعگرایانه نیست. اجازهی دسترسی به پیشینه و مدارک، تنها برای دلایل پزشکی نیست؛ به خاطر دلایل عاطفی و روحی هم که شده، لازمه که این ارتباط بعد از فرزندخواندگی هم حفظ بشه.
پدر/مادر زیستی
فرزندخواندگی علنی گزینهی به نسبت جدیدی در این زمینه است. ابتدا روشی منحصر به فرد و مترقی در فرزندخواندگی بود، اما اکنون چنان عادی شده که بیشتر به هنجار شبیه شده.
میخواستم بدونم بچهام در نهایت کجا میره. میخواستم مطمئن بشم که میتونه زندگیای داشته باشه بهتر از اونی که من میتونستم بهش بدم. انتخاب کردن پدر و مادر براش سخت بود اما حس خوبی دارم که میدونم چه کسانیاند و میتونیم ارتباطمون رو حفظ کنیم.
پدر/مادر زیستی
اولش نمیخواستم فرزندخواندگی علنی داشته باشیم. میخواستم من تنها مادر باشم. زمانهای سختی داشتهایم، اما خیلی زمانهای شاد هم داشتهایم. گاهی فکر میکنم ما یک بچه و یک مادر رو به سرپرستی گرفتهایم. ارتباط، کلیدیترین بخش قضیه است. اگر ما همه بتونیم این پسر بچه رو عاشقانه دوست داشته باشیم، در اون صورت در پدر و مادر بودن موفق بودهایم.
مادر
روند فرزندخواندگی علنی که در حال حاضر دنبال میشود، عمدتا چنین است که پدر و مادر زیستی در تصمیمگیری دخیلاند؛ این که پدر و مادر آینده برای بچهشان چه کسانی باشند، در سالهای آینده ارتباط داشته باشند یا خیر و این که میزان ارتباط در چه حد باشد.
اول فکر میکردیم که میخوایم یک فرزندخواندگی علنی داشته باشیم، مادر زیستی سالی یک بار کادوی تولد بفرسته و ما هم سالی یک بار براش عکس بفرستیم. اولها خیلی به ما زنگ میزد، گریه میکرد و میخواست بدونه حال جیسون چه طوره. برای ما واقعا مشکل بود، در نتیجه مجبور شدیم در مورد قرار اولیهمون دربارهی تماسها سخت و محکم باشیم. حالا، بعد از چهار سال، اوضاع آرومتر شده. ما براش عکسهای جیسون رو میفرستیم، اون هم هر سالروز تولد برای جیسون نامه مینویسه.
پدر/مادر
در مورد این که فرزندخواندگی علنی تا چه اندازه علنی باشد، تعریفها و قراردادهای مختلفی وجود دارد. گاه فرزندخواندگی علنی تنها به این معناست که پدر و مادر زیستی پدر و مادر بچه را انتخاب میکنند. گاه هم به این معناست که ارتباط بین خانوادهی زیستی و خانوادهی فرزندخوانده در تمام مدت عمرشان برقرار است.
به نظر عجیب و غریب میرسید که قراردادی امضا کنیم که مشخص بکنه که قراره چند وقت یک بار با پدر و مادر زیستی ارتباط داشته باشیم. از اونجایی که پدر زیستی هم میخواست ارتباط داشته باشه، باید جداگانه با پدر زیستی و با مادر زیستی مذاکره میکردیم. مقداری تلاش لازم داشت تا همه رو راضی کنیم. همچنین مقداری طول کشید تا با این موضوع راحت بشیم که این آدمها همیشه در زندگی ما خواهند بود.
پدر/مادر
گاه انتظارهای اولیهای که در یک فرزندخواندگی علنی وجود دارد، تغییر میکنند؛ چه به صورت خودکار و چه با توافقهای بعدی. ایدهی خوبی است که سه عضو مثلث شمارههای شناسایی یکدیگر را داشته باشند تا در صورت نیاز بتوانند همدیگر را پیدا کنند [در متن اصلی social security numbers گفته شده بود – مترجم]. در ضمن یک توافق نوشته شده که به وسیلهی پدر و مادر زیستی و پدر و مادر امضا شده، انتظاراتی که از ارتباط میرود را روشن میکند.
مادر زیستی دخترمون خیلی مشتاقه که ارتباط داشته باشه و تماسهاش رو حفظ کرده. مادر زیستی پسرمون گذاشت و رفت، پیداش نشد و ما هم نمیدونیم الان کجاست. سخته برای پسرمون توضیح بدیم که چرا مادر زیستیاش تا به حال براش هیچ نامهای ننوشته.
پدر/مادر
شاید چالشیترین روی فرزندخواندگی علنی ارتباطی است که ادامه دارد. احساسات یک روی واقعی فرزندخواندگیاند و بر ارتباط هم تاثیر میگذارند. درد فرزندخواندگی میتواند چنان بزرگ باشد که گاه یکی از سه راس مثلث نیاز پیدا کند که استراحت کند و مدتی از ارتباطات دوری کند، چه با توضیح و چه بدون توضیح دربارهی غیبتش. گاه باید دربارهی پیشفرضها، ترسها و ناراحتیها دوباره گفتگو کرد تا انتظارات و احساسات روشنتر شوند.
کسی که براش پذیرش فرزندخواندگی علنی از همه سادهتره، خود فرزندخوانده است. فکر میکنم که بیشترین کشمکش با فرزندخواندگی علنی رو پدر مادر و پدر مادر زیستی دارن.
متخصص فرزندخواندگی
شاید مهمترین اصلی که باید هنگام تصمیمگیری در مورد فرزندخواندگی علنی یا غیرعلنی در نظر داشته باشیم، این است که فرزندخواندگی برای بچه است. گاهی لازم است بزرگسالانی که درگیر در روند فرزندخواندگی هستند، احساسات شخصیشان را کنار بگذارند و ببینند بهترین انتخاب برای خود فرزندخوانده چیست.
این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشتهی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.