آیا امروز در جایی از دنیا فرهنگی هست که وصلت خواهر و برادر رو بپذیره؟ خواهر و برادر نیمی از ژنهاشون مشترکه و از نظر زیستی (یا به عبارت دقیقتر فرگشتی)، طبیعیه که چنین وصلتی پسندیده نباشه. اما پسرعمو دختر عمو، پسردایی دختر عمه و… (یا در زبون انگلیسی cousin ها) چه طور؟ چه تعداد از مردم دنیا چنین وصلتی رو میپذیرن؟
اگر با وصلت پسرعمو دخترعمو مشکلی ندارین، فرض کنین دو برادر دوقلوی همسان، با دو خواهر دوقلوی همسان وصلت کنن. با وصلت بچههای اینها مشکلی دارین؟ خوبه بدونین بچههای اینها (یعنی همین عموزادهها و خالهزادهها) از نظر ژنتیکی دقیقن مثل خواهر و برادر میمونن: هریکیشون با هرکدوم دیگه نصف ژنهاشون مشترکه. شاید در این مورد خاص وصلت عموزادهها درست نباشه.
دو برادر دوقلوی همسان رو تصور کنین که بچهدار شدهان (همسرهای این دو برادر نسبتی با هم ندارن). آیا وصلت بچههای این دو برادر اشکال داره؟ این رو بگم که اون دخترعمو و پسرعمو یک چهارم ژنهاشون مشترکه، به همون اندازه که یک نفر با خاله، عمو و… ژن مشترک داره.
پس بگیم قضیه در مورد پسرعمو دخترعموی معمولی فرق میکنه: اونها فقط یک هشتم ژنهاشون با هم مشترکه و در نتیجه وصلتشون اشکالی نداره. به عبارت دیگه قبول کنیم که اگر یک هشتم یا کمتر اشتراک ژن بین دو نفر وجود داشته باشه، وصلت اشکالی نداره. در اون صورت، بین یک دختر و پدر پدربزرگش هم یک هشتم ژنها مشترک هستن. یک پسر با خالهی پدرش هم تنها یک هشتم ژن مشترک دارن. آیا چنین وصلتهایی پذیرفتهان؟