«من که بهت گفته بودم»
در استفاده از این جمله دقت کنین. انسان ها فراموش می کنن. شاید بعدی خود شما باشین که گیر می افتین.
«من که بهت گفته بودم»
در استفاده از این جمله دقت کنین. انسان ها فراموش می کنن. شاید بعدی خود شما باشین که گیر می افتین.
«یانیر باریام» معتقد است پیچیدگی (Complexity) به دو عامل زیر بستگی دارد:
– مقیاسی که سیستم را مشاهده میکنیم
– میزان جزییات یا به عبارت دیگر resolution در مجموعه
با این ترتیب رابطهی بین پیچیدگی و مقیاس در سیستمهای مختلف، چیزی شبیه به شکل بالا خواهد بود.
یک) در یک سیستم تصادفی، با بزرگ شدن مقیاس، پیچیدگی به سرعت کم میشود. برای نمونه اگر حرکت کاتورهای ذرات را تصادفی بگیریم، با نگاه کردن از مقیاس بالاتر (مثلا نگاه کردن به یک آجر)، یک سیستم ساده میبینیم
دو) در یک سیستم منسجم میزان پیچیدگی تغییر چندانی با مقیاس ندارد. مثلا یک گروه سرباز را در نظر بگیرید که همه با هم و منسجم در یک خط راست حرکت میکنند. این گروه را چه از مقیاس یک متری، چه ده متری و چه صد متری مشاهده کنید، تقریبا یک وضعیت مشاهده میکنید
سه) سیستمهای پیچیده شباهتی به هر دوی اینها دارند. پیچیدگی آنها با افزایش مقیاس کاهش مییابد، اما نه به سرعت سیستمهای تصادفی. از طرفی در مقیاسهای کوچک هم همچنان علامتهای پیچیدگی را دارند. برای نمونه یک گروه پرنده را در نظر بگیرید که در یک دسته (flock) پرواز میکنند. اگر به این دست از دید یک متری، ده متری یا صد متری نگاه کنید، احتمالن در هر سطح مقداری پیچیدگی مشاهده خواهید کرد که الزاما هم یک مقدار نیستند. از طرف دیگر اگر به این دسته از فاصلهی چند کیلومتری نگاه کنید، پیچیدگیای مشاهده نخواهید کرد.
«البته من از خانمهای جمع عذرخواهی میکنم، شرمنده هستم که این حرف رو میزنم، بیادبی نباشه، همه مثل خواهرهای خودم (و یا دخترهای خودم) هستن: فلان امام وقتی در شب زفاف رفت فلان، بهمان شخص…». الگوش آشناست. یک مقدار زیادی عذرخواهی میکنن و بعدش یک سری چیزها میگن که ظاهرن بیادبی بوده، اما لازم هم بوده گفته بشه، به خاطر ادب زیاد گوینده (؟) عذرخواهی شده و بعد گفته شده.
اگر طرف اون همه عذرخواهی نکنه، مساله خیلی راحتتر هضم میشه. میشه فرض گرفت که اون موضوع برای اون شخص اشکالی نداشته و گفته. اما وقتی یک قطار عذرخواهی قبلش ردیف میشه، نشون میده که گفتن موضوع از نظر گوینده هم چندان مناسب نبوده، اما همچنان اصرار داشته که بگه. یک جور آزار (harassment) زبانی-جن.سی در این میبینم. یعنی هر موقع میبینم کسی از بابت حرفاش در جمع پیشاپیش عذرخواهی میکنه و به خصوص خطاب عذرخواهیاش رو خانمهای حاضر در جمع قرار میده، پیشاپیش به این نتیجه میرسم که میخواد حرف بدی بزنه و خودش هم خوب میدونه که گفتناش (دست کم به نظر خودش) درست نیست و حالا داره فضا رو آماده میکنه. مثلا یک جورپیشتوجیه قبل از ارتکاب آزاری که میخواد به زودی به دیگران وارد کنه.