يك مردمشناس ميگفت «وقتي كه وارد يك اجتماع ميشيم، ممكنه احساس كنيم كه آدمهاي بيادبي هستن در حالي كه اين الزاما بيادبي نيست و ممكنه به خاطر تفاوت فرهنگ اونها با ما باشه كه چنين حسي به ما دست ميده». من هم موافق هستم و به طور كلي اين طور بگم كه اگر ارتباط به درستي برقرار نشه، اين احتمال هست كه طرفين، حركات و رفتارهاي طرف مقابل رو نوعي بيادبي يا توهين تلقي بكنن.
اما احساس ميكنم در مورد ايران امروز در بعضي موارد داستان متفاوته. خيلي مواقع هست كه مطمئن هستم كه برداشت من از رفتارهاي طرف مقابل از اختلاف بين فرهنگها نيست، بلكه طرف دقيقا قصد توهين يا بياحترامي داره. وقتي هم كه بياحترامي، بيادبي، آزار و توهين با قصد و نيت انجام ميشه، ديگه نميشه روش اسم اختلاف فرهنگي يا چيزهاي مشابه گذاشت بلكه خيلي راحت ميشه گفت بياحترامي يا توهين بوده.
حالا سوالي كه من رو به خودش مشغول كرده اينه: چرا ؟