توقع

اگر راضي هستي، مواظب باش برات عادي نشه. به محض اين كه بديهي شد، از بين رفته و بايد به فكر چيز جديدي باشي.

كمی فكر كنین… كمی بیش‌تر لطفا

داشتم به اين فكر مي‌كردم كه شايد بتونيم فرض كنيم كه يك هواپيما اگر به سرعت خاصي برسه، از زمين بلند مي‌شه. حالا در هر زماني هم كه به اين سرعت برسه فرقي نمي‌كنه، به محض اين كه به اون سرعت رسيد بلند مي‌شه. حالا اگر يك هواپيما از لحظه‌ي حركت شتاب ثابتي داشته باشه، حتما پس از طي زمان مشخصي به اون سرعت مي‌رسه و بلند مي‌شه. به عبارت ديگه مي‌شه گفت كه پس از طي مسافت مشخصي هواپيما از زمين بلند مي‌شه كه اون مسافت با شتاب رابطه داره. حالا هرچه‌قدر كه شتاب بيش‌تر باشه، هواپيما زودتر از زمين بلند مي‌شه و شتاب كه به سمت بي‌نهايت ميل مي‌كنه، مسافت لازم براي بلند شدن هواپيما هم به سمت صفر ميل مي‌كنه. يعني حالتي هست كه هواپيما مي‌تونه درجا از زمين بلند بشه!

هيجان انگيز نيست؟

باز هم باريكلا به اقليت‌ها

از نشانه‌هاي اين كشور يكي اين كه كساني كه تمايلات هم‌جنس‌خواهانه دارن خيلي راحت‌تر ظاهر مي‌شن و در اجتماع حضور دارن و كار مي‌كنن و به هر حال ديده مي‌شن.

به اين نتيجه رسيده‌ام كه اين گروه از آدم‌ها الزاما موجودات عجيب و غريبي نيستن و اتفاقا خيلي هم بي‌آزار هستن.

نتيجه‌ي نهايي كه گرفتم اين بود كه عموما كساني كه در اكثريت نيستن خوب از آب در ميان. به عنوان مثال در ايران غيرمسلمون‌ها (تا اون جايي كه من ديدم) همگي خوب بودن و يا اصلا در كره‌ي زمين خودمون، غير از انسان بقيه موجودات (كه الان ديگه اكثريت رو در دست ندارن) خوب از آب در اومدن و به همين ترتيب.

درست نمي‌دونم اين خصوصيت اكثريت بودنه كه جنبه‌هاي زشت رو نشون مي‌ده يا مساله از جاهاي ديگه‌اي آب مي‌خوره.

عالم

تا اون جايي كه به ياد دارم از كلمه‌ي دانشمند تنها در ترجمه‌ي متن‌هاي درس عربي استفاده مي‌كرديم و هيچ جاي ديگه چنين كلمه‌اي نه مي‌ديديم و نه مي‌شنيديم.

دست كم سعي كن

باباجان! تا وقتي كه همين جوري كه هست نپذيري‌اش، نمي‌توني رابطه‌ي موفقي باهاش داشته باشي. حالا تو باز هم سعي كن كه اصلاحش كني، باز هم سعي كن كه اصلاحش كني، باز هم سعي كن… اگه به جايي رسيدي… آه!