Category Archives: موسیقی
خداحافظ
موسیقی Bella Chiao یک آواز ایتالیاییه که در جنبش مقاومت علیه فاشیسم در ایتالیا بعد از جنگ جهانی دوم خونده میشده. شاعرش مشخص نیست و موسیقیاش بر در اصل از یک موسیقی فولکلور ایتالیاییه (در ویکیپدیا در موردش بیشتر بخونین). ویدیوی زیر این موسیقیه با عکسهایی از جنبش سبز (گل بود و به سبزه نیز آراسته شده!). گوش کنین و امیدوار باشین به آیندهی ایران!
دست کم برای فردای ایران
برای ایران که در این لحظه کاری از دستمون بر نمییاد. فعلا که جاش درد میکنه و یک مقدار وقت لازمه تا خودمون رو پیدا کنیم. فعلا کمی موسیقی گوش کنین تا ببینیم چی میشه.
به سلامتی صلح
اوضاع دنیا که خرتوخره، انتخابات ایران هم که معلوم نیست چی میشه، دست کم در راستای گسترش صلح در مقیاس جهانی، به این موسیقی گوش کنین که هم روح و روانتون رو جلا بده، هم آرامش رو در وجودتون نهادینه کنه (البته یک وبلاگ پیشنهاد کرده بود که حالا که کار زیادی از دستتون برنمییاد، اقلا سیر تازه بخورین). به هر حال اعتقاد دارم گسترش موسیقی باعث کم شدن خوی وحشیگری در انسان میشه و هرچهقدر که دیگران رو بیشتر تشویق به شنیدن موسیقی کنیم، قدمهای کوچیک بیشتری برای دنیای بهتر برداشتیم. نیاز به گفتن نیست که موسیقی زیر هم یکی دیگه از کارهای گروه دوازدهدخترونه.
اگر میتونستم از دوازده دخترون
گروه «دوازده دختر» یک گروه موسیقیه که در سال دو هزار و یک تشکیل شد. تعداد نوازندهها اول دوازده دختر بود که بعدا به سیزده نفر افزایش پیدا کرد (گویا دوازده در فرهنگ چینی عدد زنانهای هست). اعضای این گروه از بین چهار هزار نفر انتخاب شدهاند و هرکدوم جداگانه تحصیلات موسیقی داشتهاند. همگی از سازهای سنتی چینی استفاده میکنن و هم موسیقیهای چینی اجرا میکنن و هم موسیقیهای غربی. یکی از نکات جالب این گروه برای من همینه که یک چاشنی شرقی به موسیقیهای غربی میدن که احتمالا تا حدودی به خاطر سازهاشون باشه که روح شرقی دارن. شما بگو پل بین شرق و غرب!
اجرایی که در زیر میبینن، همون قطعه موسیقیای هست که در پست قبل گذاشتم. به تفاوتهاشون دقت کنین:
اگر میتونستم
قطعه موسیقی El Cóndor Pasa (به معنای اگر میتونستم) از کارهای موسیقیدان پرویی «دانیل آلومیا روبلز» هست که شاید شناختهشدهترین قطعهی موسیقی در دنیا باشه که به اسم کشور پرو باشه. اینجا در مورد این قطعه بیشتر بخونین و اجرایی از اون رو در پایین ببینین (لطفا در حین تماشای ویدیو از تحسین صحنهها غافل نشین). نیاز به گفتن نیست که فردا نسخهی دوازده دخترونش رو هم همین جا خواهم گذاشت.
دوازده دختر
انسان فعلی هنوز جای کار داره تا چیز قابل قبولی بشه. اگر به تکامل واگذار کنیم، قاعدتا باید جنگجوترها و وحشیترها جای صلحطلبها رو بگیرن، دست کم در کوتاه مدت (درست میگم؟). اگر هم معتقد باشیم که تکامل در نهایت اثر صلحطلبانهای داره، این انسانهای فعلی هنوز باید همدیگه رو بکشن تا انسانهایی به وجود بیان که صلح و آرامش به طور ذاتی در درونشون وجود داره. در هر حال، تنها راهی که برای گسترش صلح و آرامش به ذهن من میرسه اینه که تا اون زمان انسانها رو با موسیقی (و چیزهای دیگه که بین همهی انسانها مشترکه) آروم کنیم. فعلا به این قطعه موسیقی از گروه دوازده دختر گوش کنین (بعدا در مورد این گروه بیشتر توضیح میدم).
باز هم از آرهو
«شاوهویی ما» نوازندهی چینی ساز «آرهو» هست (قبلا دربارهی این ساز نوشته بودم). در جهان شهرتی داره و هم این که خانم نجیبی به نظر میرسه. فعلا این ویدیو رو ببینین و لذت ببرین:
در راستای مواد اولیهی نوستالژی، به این هم گوش کنید
به خدا قسم، قابلیت تداعی نعمت است
دو چیز به من در به یاد آوردن فضاها کمک میکنند: یکی موسیقی و یکی هم حس بویایی. خاطراتی از هفت سالگی به بعد دارم که با عطر بعضی غذاها و یا فروشگاهها به خوبی برام تداعی میشن. موسیقی هم که صدالبته به جای خود. بعضی موسیقیها بعضی فضاها رو با کیفیت خوبی برام بازسازی میکنن. گاهی سعی کردهام که این رابطهی تداعی رو تقویت کنم و یا دست کم کاری کنم که کمرنگ نشه؛ اما هنوز به روشی دست پیدا نکردم (کسی میدونه که چه طور میشه تداعی شدن دو عامل با هم در مغز رو تقویت کرد، با در نظر گرفتن این که به یکی از دو عامل دسترسی نباشه؟).
این موسیقی پایین من رو به یاد دو سال پیش میاندازه که در حدود امتحان دادن جیآرای گوش میکردم و الان هر بار که گوش میکنم، صحنههایی دقیق همراه با جزییات از روز امتحانام رو به یاد مییارم (و مسلما به شکل نوستالژیکی احساساتی میشم!).