اينجا ايران است، جايي كه كمونيسم در رگ و گوشت و پوست و خون و روح و جان ملت جريان دارد.
Category Archives: ایران
با فروشنده
– آقا اين سيدي جلدش باز شده، اگه ممكنه يكي ديگه بدين.
* نه اين درسته، همينو ببرين.
– آخه اين جلدش بازه، لطف كنين اون رو به جاي اين يكي بدين.
* نه اينا هيچ فرقي ندارن، مهم نيست، همين هم خوبه.
– خوب براي من مهمه. نميخوام جلدش باز شده باشه.
* شما اشتباه ميكنين. نبايد براي شما مهم باشه.
– آقا جان اصلا من ميخوام اينو كادو بدم، براي اون آدم مهمه.
* نه اون هم اشتباه ميكنه. براي اون هم نبايد مهم باشه.
– …
اندر كرامات
و از كرامات ملت ما هم يكي اين كه اولين شنوندهي اعتراضاتشان، بيجانترين اشيا و ساختمانها هستند.
همه فرياد ميزنند و بعد همه با هم ميخندند
«یازده و اهم اخبار: درست در زمانی که همه چیز در حال به هم ریختن است، با یکی از آشنایان که انسان معتقد و مومنی هم هست، تلفنی حرف میزنم، میگوید که در شهر خبر خاصی نیست. یک لینک از نمایشگاه گروهی تعدادی از خانمهای عکاس و نقاش را هم میفرستد که کلی عکسهای بامزه و جالب در آن است. تهران، همین است! هر کسی کار خودش را میکند، مثل عبور از تونل وحشت که اسکلتی جلوی آدم ظاهر میشود و همه فریاد میزنند و بعد همه با هم میخندند، همینجوری است.»
قسمتي از يكي از نوشتههاي ابراهيم نبوي
هر ملتي افتخارش را ندارد
باليدن به پرچم و سرود ملي
مهاجران
حالا كه خودم مهاجر به حساب مييام، بيشتر مهاجرين افغان رو كه در كشورم بودن درك ميكنم!
پس نوشت: شايد ملت آمريكا در زمينهي برخورد با مهاجران، خيلي آقاتر از ملت ايران باشه.
انتظار میرفت كه كسانی كه زودتر بچهها رو از چتر حمايتی خارج میكنن، نسخههای بهتری باشن
آهو بچهاش رو مجبور ميكنه كه زودتر راه بيفته، شير بچهاش رو تشويق ميكنه كه وارد درگيريهاي شكار بشه، پرنده جوجهاش رو وادار ميكنه كه زودتر پرواز بكنه و وارد طبيعت بشه و فيل با خرطوماش به بچه ميزنه كه مجبورش كنه كه وارد اجتماع بشه و روي پاي خودش بايسته.
در اين بحبوحهي (بهبوههي؟) تكامل، نميدونم انسان از كجاي اين پروسه فرار كرده كه اين طور، گاه افراطي از بچهاش محافظت ميكنه؟
ملتي كه زود يك چيز خوب رو از ياد ببره، آيندهي خوبي در انتظارش نيست
خانوما!
آقايون!
پليس اگر هم بد عمل كرد، باز هم دليل نميشه حرمتاش رو نگه ندارين، از پليسها با القاب بد ياد كنين و يا بهشون توهين كنين. به خدا جدي ميگم، پليس بايد هميشه حرمت داشته باشه، هميشه. خودش هم حرمت خودش رو رعايت نكرد، شما رعايت كنين. هرچي كه باشه، موجودات زحمتكشي هستن….
كي فكر اينجاش رو ميكرد؟
گاهي خجالت ميكشم از اين كه در ايران زندگي نميكنم.
درود بر سه سيد فاطمي: خميني، خامنهاي، خاتمي
كم كم دارم شك ميكنم: نكنه سال هفتاد و شيش و بعدش سال هشتاد، انتخاب محمد خاتمي از طرف ملت ايران فقط به خاطر سيد بودنش بوده؟