معلم ادبيات ميگفت: «هنر واقعيت نيست، بازآفريني واقعيت است».
Category Archives: پراکنده
سرزمین فرصتها
اسمش «باب» هست و چيزي حدود هفتاد سال سن داره. دانشجوي ليسانس در دانشگاه ماست و مدت زيادي هست كه در اين دانشگاه مشغول به تحصيل بوده. در جنگ ويتنام شركت كرده و در اونجا صدمه ديده. يكي از صدماتي كه ديده اينه كه تير به دستاش خورده و به همين خاطر كارايي لازم رو نداره (در اصل اهل نيويوركه، اما هواي سرد اونجا با وضعيت دستاش سازگار نبوده و در نتيجه به تگزاس اومده). يكي ديگه از صدماتي كه ديده اينه كه حافظهي بلندمدتاش رو از دست داده و در كنارش هميشه نوعي احساس گيجي داره (خودش از عبارت light-headed استفاده ميكنه). درس جاوا رو چهار ترم گرفته تا موفق شده بگذرونه و احتمالا در اين ترم موفق نخواهد شد درس سيپلاسپلاس رو بگذرونه چون نمرهي امتحاناش پايين بود. از اين ميگفت كه با خرج ادارهي مربوط به كهنهسربازها (يه چيزي تو مايههاي بنياد مستضعفان و جانبازان خودمون) به مدت شيش هفته در سيسييو نگهداري شده بوده (از قرار شبي بيست هزار دلار)، در عين حال به مدت سه ماه هم در بيمارستان نگهداري شده (كه هزينهي هر شب چهارصد دلار بوده) و يك خرج پزشكي ديگه هم داشته كه من يادم نميياد. در مجموع حدود يك ميليون دلار هزينهي درماناش شده بوده!
حالا فهميدين كه آمريكا به جز نيت خير چيز ديگهای در سر نداره؟
به هزار و يك دليل
هنوز هم ميگم (و جدي هم ميگم): شايد رئيس جمهور ما باهوشتريني باشه كه تا به حال داشتيم.
آلبانی
شخصي كه از آلباني ديدن كرده بود اين طور ميگفت: «در كنار جاده و در داخل مزرعهها ميديديم كه به مقدار خيلي زياد تپههاي كوچيكي ساخته شده. از راننده پرسيديم كه اينا چي هستن و راننده گفت كه اينها سنگر هستن؛ چون رييس جمهورمون ميگه كه ما دشمنان زيادي در دنيا داريم و اينها هر لحظه ممكنه كه به ما حمله كنن، به همين دليل بايد براي مقابله با اين دشمنها آماده باشيم».
آشنا نيست؟
وقاحت روزگار
كار رو به جايي رسوند كه من بايد به يكي از سربازان جنگ ويتنام سيپلاسپلاس ياد بدم.
وصفالحال آزمايشگاه رباتيك
يك سوال جدي
شما مينيبوس رو چه طوري مينويسين؟ شايد به صورت مينيبوس يا مينيبوس مينويسين؟ عجيبه… هركاري ميكنم، هيچ كدوم از اين روشهاي نوشتن اين كلمه آشنا به نظر نمييان.
حساب پاك در مقياس نسل
خوب بود اگه هر نسل در همون زمان خودش تمام حسابهاش رو تسويه ميكرد. مثلا پدر و مادر به بچه زور ميگفتن، بچه هم به پدر و مادر زور ميگفت، روي هم رو ميبوسيدن، پرونده بسته ميشد تموم ميشد؛ نه اين كه پدر و مادر به بچه زور بگن ولي بچه زورگويياش رو بذاره براي بچههاش و به همين ترتيب نسل به نسل يك مشكل منتقل ميشد.
خيلي خيلي مهم
خانومها و آقايون!
پادشاه نيجريه از كار بركنار شده و پولهاش به مبلغ هشتصد ميليارد دلار بلوكه شده. اگر بتونم مبلغ سه هزار دلار جور بكنم، پولها رو به حساب من ميريزن. كساني كه مايل هستن كه در اين امر خير شريك باشن، كمكهاي نقديشون رو هر چه سريعتر به نويسنده برسونن كه زودتر همه با هم به اين پول كلان برسيم.
چه حالي ميده
فين كردن در سوناي بخار