All posts by روزبه

يك پروژه‌ي خيلي خيلي بزرگ

امشب مرور گذراي من از فيلمي به اسم Seven Up تموم شد. در اين فيلم با تعدادي بچه‌ي انگليسي هفت ساله از موضوعات مختلف صحبت كرده‌ان و نظرشون رو در مورد مسايل مختلف مثل ثروت، شغل و ازدواج پرسيده‌ان. بعد با همين بچه‌ها وقتي كه چهارده ساله شدن صحبت كرده‌ان و بعد وقتي بيست و يك ساله شده‌ان و همين‌طور بيست و هشت ساله و سي و پنج ساله و چهل و دو سالگي‌شون رو به تصوير كشيده‌ان!

فيلم جالبي بود و به هر حال ديدن‌اش رو توصيه مي‌كنم. البته لازمه كه بيننده حوصله داشته باشه كه قشنگ به صحبت‌ها گوش كنه و دقت كنه و اين موضوع براي من كه نه حوصله دارم و نه پيش‌نيازهاي زباني، كمي مساله رو سخت كرد!

يكي از نكات مثبت فيلم اين بود كه بيننده اين فرصت رو داشت كه ببينه چه طور بچه‌اي در آينده چه طور آدمي مي‌شه و قضاوت‌هاي ما از سنين اوليه‌ي اين بچه‌ها تا چه حد در آينده درست خواهد بود.

سياهان سفيدان را دريابند يا بالعكس

– من سياه‌پوست استخدام نمي‌كنم چون اگر كاري ازش بخوام، به من مي‌گه كه چون من سياه هستم تو اين كار سخت رو به من دادي و اگر سفيد بودم اين كار رو به عهده‌ي من نمي‌ذاشتي. به همين دليل خودم رو راحت كردم و دور سياه‌پوست‌ها رو خط كشيده‌ام.

جمله‌ي بالا از گفته‌هاي يكي از كارفرماهاييه كه در آمريكا كار مي‌كنن. احساس مي‌كنم قضيه‌ي سياه‌پوست‌ها به نوعي دور بسته منتهي شده: سفيدپوست‌ها نظر بدي نسبت بهشون دارن، اين نظر بد در برخوردشون ظاهر مي‌شه، سياه‌پوست‌ها جبهه مي‌گيرن و برخورد بدي نشون مي‌دن، متناسبا نظر قبلي سفيدپوست‌ها تاييد مي‌شه و باز هم نظرشون بدتر مي‌شه و به همين ترتيب برخوردشون هم از قبل بدتر مي‌شه، باز هم سياه‌پوست‌ها برخورد بدتر مي‌بينن و متناسبا برخوردشون بدترتر مي‌شه و به همين ترتيب. البته اين سير تا بي‌نهايت پيش نمي‌ره و جايي اشباع مي‌شه و به نقطه‌اي مي‌رسه مثل همين وضعيت الان.

اندر كرامات ملت آمريكا

– اگه بخواي مي‌توني براي مسافرت بري انگليس، اون‌جا مشكل زبون هم نداري چون اون‌جا انگليسي حرف مي‌زنن.

– جدي؟!!! يعني مردم انگليس هم انگليسي حرف مي‌زنن؟ جدي مي‌گي؟!! نمي‌دونستم….

 

اين قسمتي از يك گفتگوي واقعي بود كه با يكي از شهروندان همين مملكت ايالات متحده داشتم.

و اما ايران: تعداد خيلي زيادي از مردم حتا نمي‌دونن ايران چه جور كشوري هست و كجاي دنيا هست. بيش‌تر افرادي كه اطلاعاتي هم دارن، مي‌پرسن «طرف‌هاي عراقه؟» و در يك مورد هم طرف گفت «ايران همون طرف‌هاي روسيه است؟» و جالب اين‌جاست كه پير و جوون نداره و همگي اطلاعات‌شون در يك حدوده (شايد حتا جوون‌ترها بدتر هم باشن). حالا كمي فكر كنين كه اين همه دعوا بر سر برنامه‌هاي اتمي ايران هست و گاهي هم صحبت از جنگه و اين كه آمريكا به ايران حمله بكنه و قسمت عمده‌اي از اين ملت حتا خبر ندارن ايران كجاي دنيا هست.

همه فرياد مي‌زنند و بعد همه با هم مي‌خندند

«یازده و اهم اخبار: درست در زمانی که همه چیز در حال به هم ریختن است، با یکی از آشنایان که انسان معتقد و مومنی هم هست، تلفنی حرف می‌زنم، می‌گوید که در شهر خبر خاصی نیست. یک لینک از نمایشگاه گروهی تعدادی از خانم‌های عکاس و نقاش را هم می‌فرستد که کلی عکس‌های بامزه و جالب در آن است. تهران، همین است! هر کسی کار خودش را می‌کند، مثل عبور از تونل وحشت که اسکلتی جلوی آدم ظاهر می‌شود و همه فریاد می‌زنند و بعد همه با هم می‌خندند، همین‌جوری است.»

قسمتي از يكي از نوشته‌هاي ابراهيم نبوي