این متن برای سایت فرزندخواندگی در ایران نوشته شده و اولین بار در آنجا منتشر شده. نوشته خلاصهای از نوشتهی تریشا پریب است که در مجلهی خانوادههای فرزندپذیر (Adoptive Families) در آوریل ۲۰۱۳ چاپ شده است. تریشا پریب کتابی با عنوان Trust, Hope, Pray: Encouragement for the Task of Waiting دارد. نوشتههای وی را در وبلاگش میتوانید دنبال کنید.
من و شوهرم، نخستین بار پسرمان را در فیلمی دیدیم که تک و تنها در یکی از مراکز نگهداری کودکان نشسته بود. تصویر کیفیت خوبی نداشت و سر و صدای پسزمینه نیز زیاد بود. همان موقع مطمئن شدیم که او را تا آخر عمر عاشقانه دوست خواهیم داشت. به ما گفتند باید یک تا یک و نیم سال صبر کنیم. یک و نیم سال حیلی کم اتفاق میافتد و برای موردهای خیلی خیلی خاص است.
دورهی انتظار یک ساله را فرصتی شمردیم که به کارهای عقبماندهمان برسیم و برای آمدن پسرمان آماده شویم. اما یک و نیم سال گذشت و از بچه خبری نشد. ما سی ماه صبر کردیم. چند ماه پرونده روی میز خاک میخورد و از ما کاری بر نمیآمد. پسرمان بدون حضور ما بزرگ میشد و دستمان به هیچ جا بند نبود. انتظار کشیدن سخت است و انسان را از پا در میآورد، اما مزیتهایی هم دارد. مثلن به این موردها فکر کنید.
واقعن چه میخواهیم؟
فرزندخواندگی به نظر موضوع جالبی است. خیلیها علاقه دارند چنین کاری بکنند. همان طور که دلمان میخواهد روزی یک رمان بنویسیم و یا دور دنیا را بگردیم. اما همین انتظار کشیدن فرق دو گروه را مشخص میکند. کسانی که از این موضوع خوششان میآید و کسانی که به این موضوع عمیقن اعتقاد دارند. خیلیها روند فرزندخواندگی را آغاز کردهاند، اما با دیدن سختیها، به خصوص همین دوران طولانی انتظار، کنار کشیدهاند. فرزندخواندگی گزینهی مناسب برای همه نیست. دوران انتظار، ایمان ما را به این که فرزندخواندگی برای خانوادهی ما مناسب است، عمیقتر کرد.
منطق به جای احساسات
انتظار کشیدن ساده نیست. شادمانی جای خود را به ترس میدهد، ترس به ناامیدی تبدیل میشود، ناامیدی به شکلی دیگر سر بر میآورد و به همین ترتیب این روند ادامه دارد. لازم است که در این بالا و پایینها از پا درنیایید تا بتوانید مراحل بعدی را هم پشت سر بگذارید.
آماده شدن
از این فرصت برای آماده شدن استفاده کنید. از همین الان منابع مختلف را مطالعه کنید تا وقتی فررزندتان به خانه میآید، مجبور نشوید برای هر چیز کوچک و بزرگی دست به دامن گوگل بشوید. من و شوهرم تصمیم گرفتیم در این دوران انتظار تا جایی که ممکن است با دیگر خانوادههای فرزندپذیر ارتباط داشته باشیم و از تجربیاتشان استفاده کنیم. همین روابط سر ما را گرم کردند و بعدتر، وقتی پسرمان به خانه آمد، منبعهای زیادی برای پاسخ به سوالهایمان داشتیم.
دوستان و آشنایان جدید
تنها شما نیستید که منتظر آمدن فرزندتان هستید. در این فرصت از کمکها و پشتیبانیهای خانواده و دوستان استفاده کنید. در ضمن فرصتی است تا دوستان جدیدی به حلقهی دوستانتان اضافه کنید. از حضور دیگرانی که مانند شما به دنبال فرزندخواندگی هستند، بهره ببرید. یک روز در فروشگاهی موقع پرداخت، از صندوقدار تشکر کردم که در فروشگاهشان بخشی با موضوع فرزندخواندگی دارند. چشمانش پر از اشک شد و لب به شکایت باز کرد که مدت زیادی است در دوران انتظار فرزندخواندگی به سر میبرد و هنوز هیچ خبری نشده است. در چشم به هم زدنی، همانجا، پایهی دوستی را ریختیم.
جشن بزرگی که در انتظار ماست
اتفاق بزرگ در انتظار آنهایی است که صبورانه انتظار میکشند. ما هم بالاخره پسرمان را دیدیم، چهار سالش شده بود. هیچ وقت از این همه انتظار کشیدن پشیمان نشدیم و میدانیم که ارزشش را داشت، از اول هم میدانستیم که ارزشش را دارد.