دلم برای فرزندخواندهها میسوزه. دلم برای سگهایی که در آغل حیواناتِ رها شده نگهداری میشن هم میسوزه. ما ناخواستهایم. مهم نیست که چه قدر خانوادهی جدید ما بخوانمون؛ همچنان اون اطلاعات آزاردهنده وجود داره که یک جایی، یک نفر، به یک دلیلی، ما رو نخواسته.
فرزندخوانده
خیلی از فرزندخواندهها از حس ناخواسته بودن صحبت میکنند. دشوار نیست که ببینیم منشا این حس از کجا است، چرا که فرزندخواندهها تجربهی واقعی رها شدن را داشتهاند. این حس فارغ از عشق و توجهی است که خانوادهی واقعی فرزندخوانده برایش فراهم میکنند. همچنین این حس فارغ از عشق و علاقهای است که پدر و مادر زیستی ممکن است نسبت به کودکشان داشته بودهاند. احساس ناخواسته بودن، احساسی در لایههای زیرین است که در مراحل مختلف زندگی فرزندخوانده گاه پدیدار میشود و گاه ناپدید. ممکن است وقتی پدیدار شود که فرزندخوانده متوجه میشود که انتخاب شده بودن، در عین حال به معنی طرد شده بودن است یا وقتی پدیدار شود که فرزندخوانده به ترک شدن از طرف دیگری فکر میکند.
این پست برگرفته از کتاب Adoption Wisdom: A Guide to the Issues and Feelings of Adoption نوشتهی دکتر مارلو راسل بود که با اجازه از خود نویسنده نوشته شده.